بود داوطلب شده بود در جنگ دوم شرکت کند. به مادرم گفته بود دوست دارد بیشتر از هر کس دیگری در شهر افراد دشمن را بکشد، او را با کشتی به ایتالیا برده بودند، به شمال کوههای آپنین و درهی پو، نزدیک بولونیا. در ۱۹۴۵ از آنجا نامه ای نوشت و از مادرم خواستگاری کرد. نوشته بود: وزن من شو.ه که به نظر من بیشتر شبیه یک فرمان بود. مادرم پاسخ موافقش را روی کاغذ خاصی نوشت که خیلی گران بود، اما با این حال آن را خریده و جواب نامه اش را فرستاده بود. مادرم برای کلمات و کاغذی که آنها را رویش می نوشته و می فرستاد، احترام قائل بود.
دو هفته بعد از آنکه پدرم نامه را دریافت کرد، آلمانی ها اسناد تسلیم را امضا کردند. او به خانه برگشت.
نظریه ی من این است که پدرم آنقدر که دلش می خواست تجنگد. این بود که جنگش را با ما شروع کرد.
مع اسم پدریم لنونارد بود، اما همه او را لن صدا می کردند. اسم مادرم پائولین بود، اما همه به او می گفتند پزیه با دسته گل، مثل آن شعر بچه ها، یک جا پر از زی. او چشم های بادامی درشت و تیره داشته با موهای تیره ی به عقب شانه شده که اغلب حسابی درستشان می کرد، و پوستی نرم و شیری رنگ. او مردم را باد بازیگر سینما اودری هیپورن می انداخت، و در شهر کوچک ما چنین زنهایی زیاد نبودند. او عاشق این بود که صورتش را آرایش کند-ریمل خط چشم، ماتیک، هرچه فکرش را بکند و در حالی که مردم او را «بامزه با سرزنده، یا، بعدها، عجیب وغریب یا مکله شقه می دانستند، در بیشتر دوران کودکی ام از نظر من غرغرو بود.
دو هفته بعد از آنکه پدرم نامه را دریافت کرد، آلمانی ها اسناد تسلیم را امضا کردند. او به خانه برگشت.
نظریه ی من این است که پدرم آنقدر که دلش می خواست تجنگد. این بود که جنگش را با ما شروع کرد.
مع اسم پدریم لنونارد بود، اما همه او را لن صدا می کردند. اسم مادرم پائولین بود، اما همه به او می گفتند پزیه با دسته گل، مثل آن شعر بچه ها، یک جا پر از زی. او چشم های بادامی درشت و تیره داشته با موهای تیره ی به عقب شانه شده که اغلب حسابی درستشان می کرد، و پوستی نرم و شیری رنگ. او مردم را باد بازیگر سینما اودری هیپورن می انداخت، و در شهر کوچک ما چنین زنهایی زیاد نبودند. او عاشق این بود که صورتش را آرایش کند-ریمل خط چشم، ماتیک، هرچه فکرش را بکند و در حالی که مردم او را «بامزه با سرزنده، یا، بعدها، عجیب وغریب یا مکله شقه می دانستند، در بیشتر دوران کودکی ام از نظر من غرغرو بود.