با خودم از این جهت کنار آمده ام اما دست تنهایم، فرق دیگر من با عمو اتو در همین است. من نرمی برخورد و جاذبه ی او را ندارم، به علاوه بدهی ها بدجور بر من سنگینی کرده اند، در صورتی که عمو اتو بندرت از گرفتاری هایش می نالید. و دیگر این که کار ناجوری کردم: تسلیم شدم - رفتم به دنبال کار. از خانواده خواهش کردم کمکم کنند، برایم کاری دست و پا کنند، دستم را بگیرند، یکبار، فقط همین یکبار، شاید مبلغ عایدات شغل های دم دست و معمول مرا از پرداخت بیشتر بدهی ها خاطرجمع می کرد. و برد با آنها شد.
بعد از آنکه درخواستهایم را فرستادم و شرح حال ویژهام را با سر و شکلی کتبی و شفاهی ارائه دادم، به هراس افتادم نکند آنها قضیه را جدی گرفته باشند و شغل را پیدا کنند. خلاصه، کاری کردم که از گوسفندان سیاه قبلی هیچکدام سر نزده بود: عقب نکشیدم، شانه خالی نکردم، شرایطی که آنها برایم ترتیب داده بودند را پذیرفتم. چیزی را که هرگز نباید قربانی می کردم، قربانی کردم: آزادی ام!
هر روز عصر که به خانه میرسم از دست خود رنجیده خاطرم که باز از زندگی ام روز دیگری رفت و برایم هیچ نماند جز فرسودگی، خشم، و فقط قدری پول که مرا به ادامه ی کار قادر می کند. اگر بشود کاری که می کنم را کار بحساب آورد: دسته بندی صورتحساب ها به ترتیب حروف الفبا، زدن سوراخهایی به آنها، و بسته بندی شان در پروندهی تر و تمیزی که با حوصله و دقت تصویب کرده اند تا به بخش «موارد هنوز پرداخت نشده» منتقل شود؛ با گونه ای بخشنامه که بیهوده به جهان بیرون ارسال
بعد از آنکه درخواستهایم را فرستادم و شرح حال ویژهام را با سر و شکلی کتبی و شفاهی ارائه دادم، به هراس افتادم نکند آنها قضیه را جدی گرفته باشند و شغل را پیدا کنند. خلاصه، کاری کردم که از گوسفندان سیاه قبلی هیچکدام سر نزده بود: عقب نکشیدم، شانه خالی نکردم، شرایطی که آنها برایم ترتیب داده بودند را پذیرفتم. چیزی را که هرگز نباید قربانی می کردم، قربانی کردم: آزادی ام!
هر روز عصر که به خانه میرسم از دست خود رنجیده خاطرم که باز از زندگی ام روز دیگری رفت و برایم هیچ نماند جز فرسودگی، خشم، و فقط قدری پول که مرا به ادامه ی کار قادر می کند. اگر بشود کاری که می کنم را کار بحساب آورد: دسته بندی صورتحساب ها به ترتیب حروف الفبا، زدن سوراخهایی به آنها، و بسته بندی شان در پروندهی تر و تمیزی که با حوصله و دقت تصویب کرده اند تا به بخش «موارد هنوز پرداخت نشده» منتقل شود؛ با گونه ای بخشنامه که بیهوده به جهان بیرون ارسال