نام کتاب: وکیل خیابانی
شیکاگو به دادگاه نمی کشاند پرونده ها به سرعت وارد سیستم داده هایمان می شد. همه وکلا، منشی ها و کارمندان وردست وکلای شاغل در دریک و سوئینی متخصص کامپیوتر شخصی بودند و بنابراین دسترسی فوری به اطلاعات کلی درباره همه پرونده‌ها برای آنها مقدور بود اگر یکی از وکلایمان در پالم بیچ با مستغلات مردی ثروتمند سر و کار داشته باشد من می توانستم در صورت تمایل چند کلید را پانچ کنم و از چگونگی وکالت مان مطلع شوم.
چهل و دو پرونده راجع به ریوراوکز موجود بود که تقریبا همه آنها مربوط به معاملات املاک می شد که شرکت خریداری کرده بود ، چانس وکیل همه پرونده ها بود. چهار مورد اقدام به بیرون راندن ساکنان مربوط می شد که سه مورد آن پارسال انجام شده بود، اولین فاز آسان بود.
در سی و یکم ژانویه ریوراوکز ملکی را در خیابان فلوریدا خریداری کرد. فروشنده شرکت TAG بود.
در چهارم فوریه موکل ما تعدادی مستاجر را از انباری متروکه در ملکی بیرون راند که یکی از آنها را حالا می شناختم و او آقای دوون هاردی بود که این قضیه به او برخورد و به نحوی رد وکلا را پیدا کرد.
اسم پرونده و شماره آنها را کپی کردم و به طبقه چهارم شتافتم.
هیچ کس به شرکت بزرگ بدون اینکه هدف وکالت املاک و مستغلات داشته باشد، ملحق نمی شد. حیطه های کاری جالبتری برای کسب شهرت نیز موجود بود.
***
وکالت دعاوی همیشه مطلوب بود و وکلای دعاوی کماکان بیشتر از هر وکلا خداوندی محترم بودند حداقل داخل شرکت چنین بود . چندین حیطه شرکت استعدادهای درخشان را جلب کرده بود. بازار ادغام ها، تصاحب‌ها هنوز داغ بود و اوراق بهادار دلخواه قدیمی همگان بود. حیطه کاری من ، که ضد تراست بود جایگاه بسیار خاصی داشت . قانون مالیات بسیار پیچیده بود ولی کارگزاران آن را بسیار ستایش می کردند. روابطی دولتی اجباری بودند ولی در آمد آن آنقدر خوب بود که همه شرکتهای حقوقی واشنگتن کادر کاملی از وکلا داشتند تا سیبیل افراد مربوطه را چرب کنند.
ولی هیچ کس به عنوان وکیل املاک و مستغلات شروع به کار نکرده بود . نمی‌دانستم چرا این طور بود، آن‌ها همه چیز را نزد خود مخفی نگه می‌داشتند. یعنی بدون شک خواندن اسناد چاپ شده رهن را مخفی می کردند و به چشم بقیه وکلای شرکت پست‌ترین رده های شغلی داشتند .
***

صفحه 38 از 314