- آقایان محترم برای رسیدن به توافق نهایی در جلسه امروز دو مسئله اساسی باید کاملا روشن شوند. یکی در مورد میزان مبلغی است که می بایست بر روی آن توافق شود و دیگری در مورد انضباط اخلاقی شغلی آقای بروک است. به نظر می رسد که این دو مسئله کاملا به یکدیگر مرتبط می باشند. بنابراین من تصمیم گرفته ام تا در این مورد با هر یک از طرفین دعوی بطور خصوصی صحبت کنم. ابتدا می خواهم از مدعیان شروع کنم. آقای گرین و آقای بروک ممکن است لطفا به دفتر من بیایید؟ منشی دادگاه ما را به داخل راهرویی که پشت جایگاه قاضی بود هدایت کرد و در انتهای راهرو و دفتر کار مجلل قاضی دی اریو قرار داشت که تمام اثاثیه اش از چوب بلوط بود. قاضی دی اریو ردایش را از تن در آورد و به منشی اش دستور چای داد. به ما نیز تعارف کرد اما با تشکر تعارف او را رد کردیم. منشی از اتاق خارج شد در را بست و ما را با دی اریو تنها گذاشت او گفت: - ما داریم کم کم پیشرفت می کنیم و به توافق می رسیم اما باید به شما بگویم آقای بروک شکایت اخلاقی که علیه شما مطرح شده دارد مشکل ساز می شود. آیا شما دریافته اید که مسئله چه قدر جدی می باشد؟ - بله تصور می کنم که متوجه شده باشم. او از جایش برخواست و شروع به راه رفتن در اتاق کرد و گفت: - حدود هفت یا هشت سال پیش در همین شهر وکیل دیگری نیز همین شیرین کاری شما را انجام داد یعنی پرونده ای را که حاوی اطلاعات مهمی بود از یک موسسه حقوقی دیگر برداشت همین موجب شد که او دچار دردسر بشود آیا نام او را به یاد می آورید؟ من گفتم: - ماکویک، برد ماکویک. - بله درست گفتید، می دانید چه اتفاقی برای او افتاد؟ - جواز وکالت او را برای دو سال به حالت تعویق در آوردند. به آنها نیز می خواهند همین بلا را سر شما آورند. موردکای گفت: - به هیچ وجه عالیجناب، به هیچ وجه، ما با دو سال تعلیق جواز مایکل موافقت نخواهیم کرد. - شما با چه مدت تعلیق جواز موافقید؟