نام کتاب: وکیل خیابانی
رافتر از جایش برخاست و شروع کرد به تشریح تحقیقات اخیرش در مورد نحوه پرداخت غرامت مرگ کودکان خردسال در سیستم قضایی واشینگتن تعیین شده ذکر کرد او سپس به بحث در مورد مبلغ غرامت بابت مرگ مادر و بچه ها با در نظر گرفتن آینده شغلی و در آمد او پرداخت. او که کمی برافروخته به نظر می رسید در نهایت مبلغ غرامت را هفتصد و هفتاد هزار دلار ذکر کرد یعنی همان مبلغی که در جلسه دیروزی به موردکای پیشنهاد کرده بودند. دی آریو از او پرسید:| - مسلما این رقم نهایی نمی باشد این طور نیست آقای رافتر؟ لحن سرزنش آمیز دی اریو به گونه ای در رافتر تاثیر کرد که او بلافاصله گفت: - نه قربان. - آقای گرین شما می توانید صحبت کنید. موردکای دوباره ایستاد و گفت: - ما مبلغ پیشنهادی آنها را نمی پذیریم عالیجناب این تحقیقاتی که ایشان انجام داده اند برای من کاملا بی معنی می باشد. من تنها می دانم که می توانم هیئت منصفه را قانع کنم که آنها را مجبور به پرداخت چندین برابر این مبلغ بکند و همه حضار می دانستند که موردکای قادر است این کار را انجام بدهد و موردکای شروع به بحث در مورد مبلغ پیشنهادی آنها برای هر یک از بچه ها که تنها پنجاه هزار دلار بود نمود او با لحنی قاطع اظهار داشت که چنین مبلغ اندکی فقط نشان دهنده تعصب نژاد پرستانه آنها نسبت به کودکانی است که هم سیاه پوستند و هم بی خانمان می باشند در بین تمام آن مدعی علیه ها گانتری تنها کسی بود که از فرط ناراحتی به خود می پیچید، موردکای به رافتر گفت: - آقای رافتر شما پسری دارید که در مدرسه سنت آلبان تحصیل می کند آیا حاضرید در ازای او مبلغ پنجاه هزار دلار دریافت کنید؟ رافتر از شرم سرش را داخل پرونده ای که در دست داشت فرو کرد هیچ نگفت. موردکای در ادامه افزورد: - من می توانم هیئت منصفه را در دادگاه قانع کنم که برای مرگ هر کدام از آن کودکان خردسال درست مثل بقیه کودکان سفید پوستی که در مدارس ویرجینیا و مری لند تحصیل می کنند حداقل یک ملیون دلار غرامت تعیین کند. تیر مورد کای دقیقا به هدف اصابت کرده بود دیگر هیچ شکی باقی نمانده بود که فرزندان آنها در چه مدارسی به تحصیل مشغولند.

صفحه 296 از 314