مقاله می باشم همچنین فرض کردم که تمام اتهامات وارده بر دریک و سوئینی حقیقت داشته باشد انوقت من چه می کردم؟ بی شک اگر من هنوز هم یکی از شرکای این موسسه حقوقی بودم اول از همه مشاورم رودلف مایلز را به خاطر ایجاد تشنج و اغتشاش در میان اعضای کمیته اجرایی توبیخ می کردم. سپس به سراغ بقیه شرکای محترم می رفتم و از آنها می خواستم تا به جای دامن زدن به بحران افکارشان را بر روی هم بریزند بلکه بتوانند راه نجاتی بیابند و آنها خاطرنشان می کردم به هر قیمتی شده می بایست مانع از جریان دادرسی به این پرونده بشوند. اگر من هنوز هم در میان آنها می بودم تلاشم را در جهت نجات شرکت به کار می
بردم.
شک داشتم که شرکا و روسای شرکت بتوانند راهی برای حل این مشکل بزرگ بیابند. شرایط بحرانی چند هفته اخیر همه آنها را دچار یک رکود فکری کرده بود. رابی دوباره مرا از افکارم بیرون کشید: - لطفأ بقیه مقاله را بخوان. تمام روزنامه را برای یافتن مقاله ای دیگر در این رابطه جستجو کردم اما بی فایده بود، فقط یک مقاله دیگر در مورد اقدام پلیس در پاک کردن خیابانها از وجود بی خانمانها بعد از سوقصد به جان برک هولدر چاپ شده بود. یکی از حامیان و مدافعان بی خانمانها از این اقدام پلیس به شدت انتقاد کرده و تهدید کرده بود که با آنها از طریق قانون مبارزه خواهد کرد رابی از این مقاله خیلی خوشش آمد به نظر او این مقاله از نقطه نظر توصیف شرایط رقت انگیز زندگی بی خانمانها واقعا جالب بود. من رابی را به مرکز نوآمی رساندم. همه در آنجا او را مانند دوستی قدیمی در آغوش گرفته و از خوشحالی شروع به گریستن کردند چند دقیقه ای را با مگان در آشپزخانه نو آمی به صحبت کردن گذراندم اما حال و هوای عشق و کارهای رمانتیک را نداشتم زیرا فکر در جای دیگری بود. هنگامی که به دفتر کارم بازگشتم اتاق سوفیا را پر از مراجعین یافتم خود سوفیا داشت تلفنی با شخصی به زبان اسپانیولی صحبت می کرد به دفتر موردکای رفتم تا از او بپرسم که آیا مقاله های روزنامه امروز صبح را خوانده است. او در حالی که لبخند بر لبانش نقش بسته بود داشت روزنامه را مطالعه می کرد او قول داد که پس از مطالعه روزنامه حدود یکساعت بعد به دفترم بیاید تا با هم در مورد جریان دادرسی صحبت کنیم.