نام کتاب: وکیل خیابانی
محاکمه شدن هم ندارد. آه بله شما حق دارید، تقصیر فقط به گردن رقبای شریرتان می باشد و شما هم مانند کودکی معصوم و پاک و بی گناهید. از دید آدمهایی مثل تو سیاهپوستانی که در خیابانها زندگی می کنند یک مشت حیوانند که هیچ حق و حقوقی ندارند، حتی حق نفس کشیدن هم ندارند، زیرا فضا را آلوده می کنند، پس می بایست آنها را هر چه زودتر سر به نیست کرد تا نتواند حتی یک ثانیه هم در روند اجرای پروژه های عظیم جنابعالی وقفه ایجاد کند چقدر دلم می خواست همین حالا گوشی تلفن را بردارم و شماره منزل او را بگیرم و از او بپرسم. - بعد خواندن این مقاله چه احساسی داری برادن.؟ دلم می خواست با پرسیدن این سوال قهوه صبحانه را زهرش کنم اما افسوس که نمی توانستم. مقاله دوم از دیدگاه حقوقی کمی جالب اما دردسر آفرین بود. مقاله در مورد پسری نوزده ساله و خیابانی به نام کیتو اسپایرز بود. عکسهایی که از او در کنار مقاله چاپ شده بود هر بیننده ای را در نگاه اول می ترساند. کیتو ادعا کرده بود که پدر سه فرزند آخرى لونتا یعنی دو قلوها و تیمکو می باشد. او اظهار نظر کرده بود که در طی سه سال اخیر به ندرت به آنها سر می زد و کمکشان می کرد. کیتو نمونه کامل یک ولگرد خیابانی بود که از دبیرستان اخراج شده و تا به حال نیز جرائم زیادی را مرتکب شده بود البته اظهارات او که ادعا می کرد پدر سه فرزند لونتا می باشد هنوز هم برای پلیس غیر قابل قبول بود. او مدتی کوتاه با لونتا و بچه هایش در آن آپارتمان کثیف و محقر زندگی کرده و در حد توانش در پرداخت اجاره بها کمکش می کرده اما بعد از کریسمس آن دو با یکدیگر دعوا می کنند و کیتو آنها را ترک می کند او در حال حاضر نزد زنی که شوهرش در زندان می باشد زندگی می کند. او چیزی در مورد چگونگی بیرون انداختن لونتا و بچه هایش از آپارتمانشان نمی دانست و هنگامی که قضیه را فهمید خیلی ناراحت شد. پلیس برای اثبات ادعایش از او خواست که تمام جزئیات آپارتمان را برایشان بگوید و کیتو نیز به دقت فضای داخل آپارتمان را برای آنها توصیف کرد و همین ثابت می کرد که او واقعا با آنها در آنجا زندگی کرده بود. او نمی دانست که تیلمن گانتری مالک اصلی آنجا بوده زیرا هر پانزدهم ماه اجاره ها توسط فردی به نام جانی از مستاجرین گرفته می شد. من و مورد کای می بایست هر چه زودتر با کیتو تماس می گرفتیم تا از او به عنوان یکی از شهود اصلی در جریان دادرسی استفاده کنیم. کیتو از مرگ لونتا و فرزندانش عمیقا متاثر و ناراحت بود اما تشییع جنازه حضور نیافت ما سرنخهای بسیاری یافته بودیم که می توانست به پیروز شدنمان در محکمه کمک کند اما با این وجود مسئله ای به

صفحه 264 از 314