گلوله به طرف او شلیک کرده باشد، یکی از آن گلوله ها به او اثابت نکرده بود اما گلوله دوم از زیر بازوی چپش به طرف شانه اش رفته و سپس نزدیک گردنش متوقف شده بود. سوقصد کمی بعد از غروب خورشید در پیاده روی خیابانی نزدیک یونین استیشن اتفاق افتاده بود. از اظهارات شهود چنین استنباط می شد که ضارب مردی سیاه پوست بود که ظاهرش مانند بی خانمانها به نظر می رسید، و کمی پس از اینکه ضارب از محل گریخته و در تاریکی شب گم می شود، فردی که با
ماشینش از آن خیابان عبور می کرده بدن نیمه جان برک هولدر را که بر روی زمین افتاده بود می بیند و بلافاصله از ماشینش پیاده شده و به کمک او می شتابد. برک هولدر را بلافاصله به بیمارستان جرج واشینگتن می برند. تیم جراحی بیمارستان پس از عملی دو ساعته موفق می شود که گلوله را در آورد و جان برک هولدر را نجات دهد. سالها بود که به جان اعضای کنگره در واشینگتن سوء قصد جدی نشده بود. البته سوء قصد های کوچک و جزئی انجام گرفته بود که نتیجه همه آنها سخنرانی های اعضای عالیقدر کنگره در مورد افزایش روز افزون جرم و جنایات و در نهایت متهم کردن جناح رقیب به این سو قصد ها بود. البته هنگامی که من خبر این سوقصد را در ساعت یازده شب در تلویزیون مشاهده کردم برک هولدر قادر نبود مثل پیشینیانش به وراجی بپردازد. من در صندلی ام لم داده و مشغول تماشای مسابقه بوکس بودم که ناگهان برنامه های عادی تلویزیون قطع شد و گزارشگر تلویزیون با پخش عکس های زیبا از بروک هولدر با هیجان و التهاب فراوان خبر سوقصد به جان عضو عالیقدر کنگره را اعلام کرد، سپس دوربین به بیمارستان رفت گزارشگر تلویزیون در سرما در پشت دری که بوک هولدر را چهار ساعت پیش از آنجا به داخل برده بودند نشان داد. فضای اطراف بیمارستان یک آمبولانس و تعدادی ماشین پلیس که نور قرمز و آبی چراغهای آنها تمام محیط را پر کرده بود دیده می شدند برنامه به صورتی زنده پخش می شد و از آنجایی که هیچ جنازه خونی در آنجا به چشم نمی خورد گزارشگر بیچاره مجبور بود تا آنجا که می تواند قضیه را با آب و تاب تعریف کند تا هیجان و اضطراب عمومی را برانگیزد. خانم گزارشگر برای بینندگان اعلام کرد که عمل موفقیت آمیز بوده و برک هولدر نیز جانم سالم به در برده و هم اکنون مشغول استراحت می باشد. از آنچه که دکترها به گزارشگر گفته بودند چیز خاصی استنباط نمی شد، و گزارشگر به دنبال منبع اطلاعاتی بهتر می گشت. درست در همین هنگام تعدادی از همکاران برک هولدر برای عیادت او به بیمارستان آمدند و گزارشگر نیز فرصت را غنیمت شمرد و آنها را با اکراه جلوی دوربین کشاند و علیرغم میلشان مشغول مصاحبه با آنها شد. گرچه خطر برطرف شده و برک هولدر صحح و سالم بود، اما سه تا از آنها به قدری محزون و گرفته بودند که انگار خبر مرگ همکارانشان