ما حدس زدیم که در محل زندگی او باید جایی بین خیابان دهم و چهاردهم، نزدیک میدان لونگان و مونت ورنون باشد. مگان گفت: - نمی دانی که قدرت جنب و جوش و فعالیت این آدمها چقدر مرا متحیر می کند بعضی از آنها قادرند مایلها پیاده روی کنند بدون اینکه ذره ای خسته بشوند. ما در خیابانهای این منطقه آهسته و با سرعتی کم حرکت می کردیم و به دقت به چهره بی خانمانها که کنار خیابان نشسته و مشغول گدایی بودند می نگریستیم. کمی بعد از ماشین پیاده شدیم و داخل پارکهای منطقه را جستجو کردیم به این امید که شاید بتوانیم گمشده خویش را بیابیم اما بی فایده بود. هنگامی که تقریبا تمامی سکه های داخل جیبمان را درون لیوانهای آهنی مقابل بی خانمانها انداخته بودیم به طرف ماشین برگشته و سوار شدیم مگان را به نوآمی رسانده و به او قول دادم که بعد از ظهر حتما با او تماس بگیرم. رابی بهانه بسیار خوبی شده بود برای اینکه ما بتوانیم همدیگر را ببینیم.
???
برک هولدر یکی از اعضای کنگره، جمهوری خواه بود از اهانی ایندیانا که آپارتمانی شیک و لوکس در ویرجینیا داشت، با این وجود دوست داشت که هر روز عصر نزدیک غروب خورشید از خانه بیرون زده و در اطراف کپیتول هیل کمی بدود. معاونین او به مطبوعات گفته بودند که او همیشه پس از دویدن در ورزشگاهی که در طبقه زیرین ساختمان اداری اعضای کنگره ساخته شده دوش می گیرد و لباسهایش را عوض می کند و سپس به خانه بر می گردد. برک هولدر یکی از چهارصد و سی و پنج نفر نماینده مجلس بود که در حدود ده سال در واشینگتن زندگی کرده بود با این وجود هنوز کسی او را کاملا نمی شناخت او مردی بود چهل و یک ساله کاملا سالم و تندرست با ظاهری مرتب و آراسته و تا حدودی جاه طلب. او قبلا پستهای بسیار مهمی در وزارت کشاورزی، راه و معدن داشت. یک روز بعد از ظهر هنگامی که برک هولدر در حال دویدن نزدیک یونیون استیشن بود هدف گلوله فردی ناشناس قرار گرفت. انگیزه این سوء قصد کمی پیچیده به نظر می رسید. زیرا برک هولدر تنها یک دست لباس ورزشی بر تن داشت و هیچ گونه شی قیمتی و یا حتی پول نقد همراه نداشت تا بتوان ادعا کرد که آنها انگیزه این سو قصد بوده اند. پلیس احتمال می داد که فردی در خیابان راه او را سد کرده با او گلاویز شد و سپس دو