نام کتاب: وکیل خیابانی
توانی تا قبل از رسیدن به سی و پنج سالگی یک میلیون دلار سرمایه برای خودت جمع کنی آن وقت می توانی هر غلطی که دلت خواست بکنی. حتما می توانی به صومعه هندوها پناه ببری و ریاضت بکشی. کسی که هم اکنون در مقابلت نشسته با یک مرتاض فرقی ندارد وارنر. من علاقه ام را به پول و ثروت از دست داده ام، این یک نفرین شیطانی است که دامنگیرم شده. - عجب مرتاض بالفطره ای هستی تو! بگذار سوالی از تو بپرسم اگر یک روز صبح از خواب بیدار شده و متوجه شوی که شصت ساله شده ای، آن وقت چه می کنی؟ با تو شرط می بندم که آن موقع دیگر از نجات بشریت خسته شده باشی زیرا متوجه شده ای که هیچ راه نجاتی وجود نداره. آن وقت است که تازه به یاد خود و زندگیت می افتی و افسوس می خوری، اما دیگر فایده ای ندارد زیرا نه پول داری و نه سرمایه ای که با آن امرار معاش کنی و نه همسری که جراح مغز باشد و بتواند در گذران زندگی کمکت خرجت باشد. آن وقت بگو ببنم چه خواهی کرد؟ - خب من قبلا هم به این موضوع فکر کرده ام و به این نتیجه رسیده ام که با داشتن برادر ثروتمندی مثل تو نباید نگران چیزی باشم. - اگر من در آن موقع زنده نباشم که به تو کمک کنم آن وقت چه؟ - نام مرا هم در وصیتنامه ات ذکر کن برادر ولخرج من. کمی سرمان به غذا خوردن گرم شد و رشته کلام از دستمان خارج شد. وارنر باهوشتر از آن بود که تصور کند توانسته مرا از خواب غفلت بیدار کرده و عقلم را سرجایش بیاورد. او نمی توانست با ترساندن من از آینده، خط زندگیم را تغییر دهد. می توانستم به خوبی صدای او را بشنوم که به والینم می گفت: - با او حرف خواهم زد. او که به خوبی احساس می کرد هنوز به هدفش نرسیده از من پرسید که از کار کردن در کلینیک حقوقی خیابان چهاردهم چه چیزی عایدم می شود و من هم در جوابش گفتم که چیزی نه چندان در خور توجه. او سپس از من در مورد برنامه موسسه هنگام بازنشستگی کارمندان پرسید و من در جواب گفتم که تا به حال در این مورد چیزی نشنیده ام و گمان نمی کنم که خبری از حقوق بازنشستگی و این جور چیزها باشد. او به من توجیه کرد که فقط چند سال از عمرم را صرف کمک بشریت بکنم و من هم از توصیه او تشکر کردم. او دست آخر به من پیشنهاد کرد که بهتر است به دنبال زنی پولدار و مهربان بگردم و با او ازدواج کنم. هنگام خداحافظی مقابل در رستوران به وارنر اطمینان دادم که من به عنوان یک انسان بالغ و عاقل کام؟ می دانم که دارم چه می کنم

صفحه 247 از 314