مستاجرین مجبور بودند از یک دستشویی بسیار کثیف و متعفن که در خارج از آلونک هایشان بود استفاده
کنند.
هکتور در آنجا به مردی به نام هر مان برخورد می کند. او هیچ علاقه ای به صحبت با آنها از خود نشان نمی دهد هرمان در جواب این سوال هکتور که آنجا را به چه مبلغی اجاره کرده می گوید که او بدون پرداخت اجاره بها در اینجا اقامت کرده است حضور آن نگهبان مسلح موجب شده بود که هرمان به سوالات هکتور پاسخ سربالا بدهد در قسمت شرقی ساختمان او به ده آلونک دیگر که درست مانند آلونکهای قبلی ساخته شده بود برخورد می کند. صدای گریه کودکی هکتور را به طرف یکی زا آنها می کشد او اینبار به نگهبان می گوید که اصلا خودش را نشان ندهد. سپس خودش به تنهایی به طرف در رفته و چند ضربه به آن می زد مادری جوان که کودکی را در آغوش گرفته بود در را برای هکتور می گشاید. سه کودک قد و نیم قد دیگر او را احاطه کرده بودند هکتور به او می گوید که او برای یک موسسه حقوقی کار می کند و موظف است به او بگوید که این ساختمان فروخته شده و او می بایست تا چند روز دیگر آنجا را ترک کند. او در ابتدا به هکتور گفته بود که بدون پرداخت اجاره بها در آنجا سکونت کرده است اما هنگامی که متوجه شد که چه بلایی دارد بر سرش می آید به او می گوید که اینجا را از فردی به نام جانی اجاره کرده و پانزدهم هر ماه مبلغ یکصد دلار به صورت نقد به او می پردازد. او هیچ مدرک و سندی در دست نداشت و اصلا نمی دانست که مالک ساختمان چه کسی می باشد. تنها فردی که او می شناخت جانی بود. سه ماه از اقامت او در آن آلونک می گذشت و نمی توانست آنجا را ترک کند. زیرا جایی را برای رفتن نداشت او به هکتور گفته بود که هفته ای بیست ساعت در یک خواربار فروشی کار می کند هکتور به او گفته بود ساختمان در عرض ده روز آینده خراب خواهد شد بنابراین او می بایست هر چه زودتر اسباب و اثاثیه اش را جمع کرده و آنجا را ترک کند. لونتا از کوره در می رود و به هکتور پرخاش می کند. هکتور از او می خواهد که اگر مدرکی دال بر پرداخت اجاره دارد به او نشان بدهد او هم از داخل کیفش در زیر تختخواب یک مشت کاغذ بهاضافه رسید از صندوق خواربار فروشی در می آورد و در دستان هکتور می گذارد. در پشت آن تکه کاغذ شخصی با خط کج و معوج نوشته بود مبلغ یکصد دلار بابت اجاره از لونتا برتون دریافت شد. تاریخ پانزدهم ژانویه. یادداشت های هکتور در دو برگه طویل ثبت شده بود اما یک برگه دیگر که کپی ام از یک رسید ناخوانا بود نیز به آن متصل شده بود. هکتور آن رسید را از او گرفته و سپس برگه اصلی را به یادداشت ها متصل کرده بود. برگه رسید با خط بسیار ناخوانایی نوشته شده و کپی آن هم کیفیتی بسیار پایین داشت اما در