- هیچی، ورقه ای برگه ای؟ | - هیچی، پلیسها گفتند که ما بی خانمانان هستیم و مجبور هستیم آنجا را ترک کنیم. - بنابراین تو هم در پاییز گذشته یا شاید هم حدودأ ماه اکتبر از آنجا بیرون آمدی. - یک همچنین چیزی بله. به آنجا را از کجا پیدا کرده بودی؟ - نمی دانم، یک کسی به من گفت که ما یک آپارتمان کوچک را در یک انباری اجاره کرده ایم. ارزان قیمت بنابراین به آنجا رفتم تا محل را ببینم محل از چند تا تخته و دیوار و چیزهای دیگر درست شده بود یک سقف هم بالای آن بود یک توالت که زیاد دور نبود و آب جاری . زیاد معامله بدی نبود. - بنابراین تو هم به آنجا رفتی؟
- درست است.
- آیا اجاره نامه ای را امضا کردی؟ - نه ، آن مرد به من گفت که آپارتمان غیر قانونی است. بنابراین هیچ چیز نوشته نمیشود. به من گفت اگر کسی از من پرسید بگویم دوره گرد و بی جا و مکان هستم. - او هم پول نقد می خواست؟ - فقط پول نقد. - آیا هر ماه پولت را می پرداختی؟ - سعی می کردم، او حدود پانزدهم هر ماه برای جمع آوری کرایه ها می آمد. - آیا پول کرایه آپارتمان هم بدهکار بودی وقتی اخراج می شدی؟ - یک کمی . - چه قدر؟ - تقریبا یک ماه. - آیا این دلیل بیرون کردن تو بود؟ - نمی دانم آنها دلیلی نیاوردند. آنها فقط همه را یکباره بیرون کردند. آیا کس دیگری را در انباری می شناختی؟ - فقط دو نفر را ، هرکس سرش به کار خودش بود. هر آپارتمانی در خوبی داشت که می شد آن را قفل
کرد.
- آن زنی را که گفتی با پلیسها درگیر شد را می شناختی؟