نام کتاب: وکیل خیابانی
- چه منفعت خوبی ؟ - بله برای کانتری یک قدم به سمت جلو است او قبلا ماشین شور و پاشوی پنج سنتی و ده سنتی بوده است . - چرا او انبار را خرید و آنجا را به صورت آپارتمان های ارزان قیمت اجازه داد ؟ | - پول نقد بگذار برایت توضیح بدهم . او پنج هزار تا برای محل می دهد بعد هزار تا هم برای دستشویی و توالت و چند دیوار می پردازد . بعد چراغها را هم تعمیر می کند و سرانجام محل برای زندگی آماده می شود ماهیانه صد دلار از آنها نقد دریافت می کند. مشتری ها هم نگران کاغذ بازی و امور اداری به هیچ وجه نیستند . او به عمد محل را قبل یک زباله دانی نگه می دارد . زیرا اگر مامورین به آنجا بیایند به آنها بگویند که اینجا محلی برای خرابه نشین ها است همیشه به ساکنین آنجا می گوید که با لگد بیرونشان می کند . اما هرگز چنین نمی کند . همیشه بر این منوال می گذرد . محلی بدون حساب و کتاب . تقریبا همیشه از خودم سوال می کردم که چرا مامورین دولتی دخالت نمی کنند و قانون را به زور و اجبار پیاده نمی کنند ؟ اما نهایتا به جوابم رسیدم . جواب این پرسش وجود مشکلات بسیار زیاد است ، تشکیل و ایجاد مدرسه برای بچه ها ، بیمارستانهایی مملو از مریض ، پانصد مادر و فرزند بی خانمان که قادر به پیدا کردن سر پناهی برای خود نیستند . شهرداری به آسانی نمی تواند از عهده این همه مشکلات بر آید . او پرسید :| - چطوری هکتور پالما را پیدا کردی ؟ . فکر می کنم که آن شرکت به اندازه کافی در کار خودش زرنگ باشد که او را بیرون نکند آنها هفت اداره دیگر هم دارند . بنابراین آنها به یک جایی دیگر فرستاده اند . من او را پیدا خواهم کرد. به مرکز شهر رسیدیم او ادامه داد و گفت : | - به آن تریلر ها که هر کدام بر روی هم انباشته شده اند نگاه کن . آنها میدان مونت ورن است . این تریلر ها نیمی از بلوک یک شهر است . و طوری قرار داشتند که مانع دید از بیرون می شد . تریلر ها به اندازه ها و اشکال مختلفی بودند و برخی از آنها خراب و قراضه بودند . - این بدترین سرپناه موجود در شهر است . آنها وسایل قدیمی پست که دولت در آن زمان به ناحیه داده بود ، و بعد ها مکان مناسبی برای بی خانمان ها شد، بی خانمان ها مثل ساردین در یک در قوطی در داخل این تریلر ها به هم فشرده شده اند . او اشاره به یک ساختمان سه طبقه کرد . که خانه هزار و سیصد نفر بود .

صفحه 157 از 314