فریاد زدم : - کارت شناسایی شما را ببینم . یکی به زحمت بلند شد و آماده حمله به من یک قدم جلوتر برداشتم و دندان قروچه کردم و گفتم : - کارت شناسایی . او هنگامی که قدمی به عقب بر می داشت و به گاسکو نگاه می کرد پرسید : - تو کی هستی ؟ - مایکل براک ، تو کی هستی ؟ کارت شناسایی اش را بیرون آورد . دارل کلارک ، با صدای بلندی گفتم :
- متهم ردیف دو .
او گفت : - تو نمی توانی بر علیه من شکایت بکنی. - گوش کن آقا پسر ، در عرض هشت ساعت به دلیل بازرسی غیر قانونی یک میلیون دلار بر علیه شما ادعا خواهم کرد . آن موقع من می برم و آنقدر دنبال این مسئله را می گیرم تا تو را به بدبختی و بیچارگی بیاندازم . دو پلیس دیگر از اتاق خواب قدیمی بیرون آمدند و مرا محاصره کردند . گفتم : - کلیر ، لطفا دوربین فیلمبرداری دستی را بیاور . می خواهم این حادثه ضبط شود . او هم به داخل اتاق نشیمن رفت . گاسکو با لحنی آمرانه گفت : ما یک حکم امضا شده توسط قاضی داریم . سه نفر دیگر کمی جلوتر آمدند تا حلقه محاصره را تنگتر کنند . با عصبانیت گفتم : - بازرسی غیر قانونی است . کسانی که این حکم را امضا کرده اند تحت پیگیری قانونی قرار می گیرند . هر کدام از شما هم تحت تعقیب قرار می گیرید . ممکن است منتظر خدمت بدون پرداخت حقوق بشوی و از طرف قانون مدنی تحت پیگرد قانونی قرار بگیرد . گاسکو ضمن اینکه به رفقای خود نگاه می کرد گفت : - ما مصونیت داریم ، مثل تو . کلیر در حال فیلمبرداری بود ، به او گفتم :