از بحثمان لذت می بردم خیلی آتشی و باهوش بود و از کلماتی استفاده می کرد که باعث می شد سرم تلو تلو بخورد . - دو چیز بیمه نام و کار با وکلای مدافعه در حال شکل قانونی دادن به پرونده هایمان هستم و تعقیب قانونی بر عهده من است. ما در حال انجام دعوى قانون بر علیه وزارت بازرگانی هستیم چرا که این وزارتخانه در سرشماری 1990 تعداد بی خانمانها را به طور حقیقی اعلام نکرده است . در حال انجام دعوى قانونی بر علیه مدرسه منطقه هستیم . این مدرسه هم از پذیرفتن فرزندان بی خانمانها خودداری کرده است . ما به دنبال برخورد قانونی با پایان دادن به اعطای چند هزار خانه از طرف دولت هستیم . . به بسیاری از مجسمه هایی که بی خانمانان را جرم جلوه دهند اعتراض کرده ایم . به هر چیزی که حقوق بی خانمان ها را زیر پا گذاشته شده ادعا قانونی کرده ایم . - باید کار مشکلی باشد . - همین طور است اما خوشبختانه در واشنگتن دی سی وکلای زیادی سراغ داریم که حاضرند وقتشان را در این کار بگذارند . من هم مثل مربی تیم میشوم . برنامه بازی را درست دارم و تیم یکپارچه ای را وارد زمین می کنیم . - موکلین و ارباب رجوع ها را نمی بینی ؟ - گاهی اوقات ، اما وقتی در اتاقم تنها هستم بهتر می توانم کار انجام بدهم . به این دلیل است که از حضور شما در اینجا خوشحالم . ما به کمک شما در این خصوص نیاز داریم . او ایستاد و بحث بین ما تمام شد . طبق قرار ساعت نه مذاکره بین ما باید تمام می شد و ما باید می رفتیم . در میان صحبتهایش متوجه شدم که او ازداج نکرده است . قانون زندگیش بود . مثل قدیمی می گوید: قانون دوشیزه حسودی است ، اما به وسیله من و افرادی مثل مانند آبراهام به جایگاه جدیدی در جامعه رسیده است ، قانون همه چیزهاست .
***
پلیس بخش تا ساعت یک نیمه شب صبر کرد و سپس مثل کماندوها حمله کرد . ابتدا زنگ در زندند . در آن لحظه کلیر توانست خودش را جمع و جور کند . از تخت پایین بیاید و چیزی بپوشد و در این حال آنها همچنان به در لگد می زدند و آماده شکستن در بودند آنها با صدای بلند گفتند :
- پلیس