- وحشتناک ترین قسمت مسئله بی خانمانی بخشی است که تو آن را در خیابانها نمی بینی تقریبا نیمی از تمام افراد فقیر هفتاد درصد از درامدشون را صرف حفظ خانه های خود می کنند . هاد می گوید که آنها باید یک سوم از درآمدشان را صرف این قضیه کنند دها هزار نفر در این شهر وضعیتی نامشخص دارند . بعضی ممکن است چک پرداختی را گم بکنند ، و ممکن است بیماری های غیر مترقبه برای بعضی دیگر پیش آید و یا مسائل دیگر ، اضطراری و در این صورت آنها خانه های خود را از دست خواهند داد . - آیا آنها به کجا می روند ؟ - این افراد به ندرت به پناهگاه ها میروند در وهله اول پیش خانواده های خود و سپس پیش دوستان خود می روند ، خانواده ها و یا دوستان آنها فشار زیادی را تحمل خواهند کرد چرا که آنها هم وضع مشابهی داشته و در خانه هایی که از طرف دولت به آنها اعطا شده زندگی می کنند ، بنابراین این مسئله موجب میشود تا تعداد افراد معدودی در واحد مسکونی بتوانند زندگی کنند . بعضی از آنها به دلیل عدم توانایی در پرداخت اجاره بهای به موقع از خانه های خود اخراج می شوند آنها هم به نوبه خود سرگردان می شوند . اوضاع بدتر و بدتر میشود . اکثر افراد بی خانمان از این پناهگاه ها می ترسند اما بیچاره تر از آن هستند که بتوانند از این پناهگاه ها صرفنظر کنند . مدتی طولانی برای صرف قهوه خود توقف کرد. از او پرسیدم : - چرا ؟ | - همه پناهگاه ها در وضعیت خوبی نیستند. در آنجا به آنها حمله میشود تجاوز میشود و گاه مورد سرقت و دزدی قرار میگیرند . و این مورد درست موردی بود که می خواستم بقیه حرفه حقوقی ام را در آن بگذرانم . به او گفتم : - هفت تیرم را فراموش کردم . - مهم نیست در این شهر صد ها وکیل داوطلب وجود دارد ، من هر گز نشنیده ام که یکی از آنها حتی صدمه ای دیده باشد . - خوشحالم که این را میشنوم . مجددا به راهمان ادامه دادیم . اما این بار کمی مطمئن تر. حدود نیمی از این افراد درگیر استعمال مواد مختلف هستند . درست مانند دوستت دوون هاردی ، خیلی رایج است .