پیرهن سفید و کراوات ، کفش کتانی بسیار عالی با جورابهای سفید پوشیده بودم . مدتی بود که صورتم را اصلاح نکرده بودم . البته مورد کای به تغییرات ظاهری من همان لحظه اول پی برده بود و این زمانی بود که به دفترش رفتم و به او گفتم که من برای کار آمادگی دارم ، چیزی نگفت اما نگاهش به کفش کتانی من دوخته شده بود ، تمامی این موارد را قبلا دیده بود ، چهره های مصممی که گویی از آسمان به زمین آمده اند و می خواهند که چند لحظه ای را با فقرا بگذرانند و شاید بنا به دلایلی آنها مجبور بودند تا ریش و سبیل خود را بلند کرده و لباسهای زیر بپوشند . در حالیکه موردکای خیلی بد و با به دست رانندگی می کرد و با دست دیگر یک فنجان قهوه می خورد و هیچ توجههی هم به ترافیک سنگین اطراف نداشت گفت: - موکلین تو همگی ترکیبی از کسر یک سومی ها هستند . تقریبا یک سوم کارمند هستند ، یک سوم خانواده ها بچه دار هستند ، یک سوم عقب مانده های ذهنی ، یک سوم کهنه کارها و حرفه ای ها هستند . در پانزده سال گذشته دو و نیم میلیون واحد های مسکونی ارزان قیمت از دستور برنامه حذف شدند و از برنامه های خانه سازی فدرال قطع شده اند ، شماری از مردم در خیابانها زندگی می کنند در حقیقت دولت بودجه های خود را بر دوش فقرا گذاشته و آن را تنظیم می کنند . اما آمار این بودجه ها همچنان رو به افزایش بود . و نمی شد جلوی آنها را گرفت . این بود زندگی و حرفه او به عنوان یک وکیل دوره دیده در حفظ و نگه داری نکات مهم و دقیق مجبور شدم تا کیفم را باز کنم و شروع به یادداشت کنم . من فقط گوش می دادم . - این افراد با کمترین دستمزد کار می کنند و از این رو خانه سازی های خصوصی برای آنها مد نظر قرار نمی گیرد . آنها حتی خواب آن را هم نمی توانند ببینند . از طرفی در آمد این افراد كفاف مخارج خانه سازی را نمی دهد ، به همین دلیل این افراد بیشتر و بیشتر فراموش شده و از هر گونه توجهی عقب می مانند این نکته را توجه کن تنها چهارده درصد از کل افراد بی خانمان تسهیلات و اعانات دریافت می کنند ! از این موارد زیاد خواهی دید ! به ناگاه به چراغ قرمز رسیدیم و به سختی توقف کردیم . ماشین دوست من تقریبا چهارراه را بند آورده بود . بوق ماشینها به یکباره از هر طرف شنیده شد ، خودم را روی صندلی پایین تر کشیدم و منتظر حادثه بعدی بودم . موردکای کوچک ترین توجهی نداشت که ماشینش در شلوغ ترین ساعت روز راه بندان ایجاد کرده است . شاید او در دنیای دیگری سیر می کرد .