تا اول مارس فقط هفت روز مانده بود و چانس ناگهان پرونده را گم کرده بود . او هر روز با پرونده کار می کرد . انباری خیابان فلوریدا از سوی تاگ قبل از جولای به مبلغی ذکر نشده در پرونده خریداری شد . ریوراوکز آن را با مبلغ دویست هزار دلار در تاریخ سی و یکم ژانویه خریده بود ، یعنی چهار روز قبل از ریختن دوون هاردی و خانواده برتون به خیابان . روی کف چوبی خالی که قرار بود اتاق انیمیشن شود همه ورقه ها را با دقت از پرونده در آوردم و پهن کردم و شروع به بررسی آنها کردم ، سپس جزئیات آنها را خوب مرتب کنم . آنجا مجموعه برگهای عادی فرض می کنم که باید در هر پرونده املاک باشد وجود داشت که شامل سوابق مالیاتی سالهای پیش زنجیره ای از عناوین و اعمال پیشین و قراردادی برای خرید و فروش املاک ، نامه نگاری با املاکی ها و برگهای پایان کار . این یک معامله نقدی بود و بانک در آن دخالتی نداشت . | در سمت چپ پرونده جدول کار که فرمی از پیش چاپ شده بود وجود داشت که برای ثبت خلاصه کارهای روزانه با تاریخ آماده شده بود و می شد ظرفیت سازمانی یک منشی در دریک و سویینی را با جزئیات در این جدول سنجید . هر تکه کاغذ نقشه ، عکس یا ، اطلاعات و هرچه به پرونده تعلق داشت و اضافه می شد بایستی در این جدول ثبت می شد . این را در آغاز دوره به ما یاد دادند و به مغزمان فرو کردند . ما اکثرا بسیار سخت این را یاد گرفتیم چون کاری خسته کننده تر از ورق زدن پرونده ای قطور و جستجوی چیزی که با جزئیات کامل ثبت نشده باشد . اگر تو خیلی سریع و در عرض سی ثانیه آن را پیدا نکنید . روال کار متعارف می گوید ، فایده ندارد . پرونده چانس خیلی دقیق بود و منشی او زنی بود که همه جزئیات را ثبت کرده بود ، اما چیزی ناقص بود در بیست و دوم ژانویه هکتور پالما پیش از خرید انبار برای بازدید به آنجا تنها رفته بود . وقتی که او از در تعیین شده وارد شد با دو جوان ولگرد خیابانی رو به رو شد ، برای او شکلک در آوردند و با قطعه چوب روی سرش زدند و کیف پولش را با تهدید چاقو گرفتند . او بیست و سوم ژانویه در خانه ماند و یادداشتی با توصیف حمله بر پرونده آماده کرد ، جمله آخر می گفت : - دو شنبه بیست و هفتم ژانویه برای بررسی انبار با محافظ خواهم رفت . یادداشت را در پرونده ثبت کرده بودند .