که حمله اصلی شروع می شه، منحرف کنند.»
برساگلیریا می دونن کیا حمله می کنند؟ » گمان نمیکنم.» مانرا گفت: «حتما نمی دونند. اگه می دونستند که حمله نمی کردند.» پاسینی گفت: «خوب هم میکردن. برساگلیریها احمق اند.» من گفتم: «برساگلیریها شجاعند، خیلی هم با انضباط اند.» «یال و کوپال شون خیلی در شته، خیلی هم سالم اند، اما باز هم احمق اند.» مانرا گفت: «گرانا تیری ها بلندقداند.» این شوخی بود. همه شان خندیدند.
سرکار، شما اونجا بودین که حمله نکردند و از هر ده نفر یه نفرشون رو تیربارون کردن؟ »
«نه.»|
حقیقت میگم، اول به خطشون کردن، بعد از هر ده نفر یه نفرشون رو گرفتند. دژبانها تیر بارون شون کردند.» |
پاسینی گفت: «دژبان ها» و به زمین تف کرد: «اما اون گراناتیری ها رو بگو، با دو متر قد، حمله نمی کردند.»
مانرا گفت: «اگر همه حمله نمی کردن جنگ تمام می شد.»
قضیه گراناتیری ها که این جوری نبود. اونها از ترس شون حمله نمی کردند. افسراشون همه از خانواده های خوب بودند.»|
بعضی از افسراشون تک و تنها حمله کردند.» یه سرگروهبان دو تا افسر رو که از سنگر بیرون نمی رفتند با تیر زد.» بعضی از سربازا رفتند.»
وقتی می خواستند از هر ده نفر یه نفرو بگیرند، اونهایی رو که رفته بودند به خط نکردند.» |
پاسینی گفت: «یکی از اونهایی که دژبانها تیربارونشون کردند
برساگلیریا می دونن کیا حمله می کنند؟ » گمان نمیکنم.» مانرا گفت: «حتما نمی دونند. اگه می دونستند که حمله نمی کردند.» پاسینی گفت: «خوب هم میکردن. برساگلیریها احمق اند.» من گفتم: «برساگلیریها شجاعند، خیلی هم با انضباط اند.» «یال و کوپال شون خیلی در شته، خیلی هم سالم اند، اما باز هم احمق اند.» مانرا گفت: «گرانا تیری ها بلندقداند.» این شوخی بود. همه شان خندیدند.
سرکار، شما اونجا بودین که حمله نکردند و از هر ده نفر یه نفرشون رو تیربارون کردن؟ »
«نه.»|
حقیقت میگم، اول به خطشون کردن، بعد از هر ده نفر یه نفرشون رو گرفتند. دژبانها تیر بارون شون کردند.» |
پاسینی گفت: «دژبان ها» و به زمین تف کرد: «اما اون گراناتیری ها رو بگو، با دو متر قد، حمله نمی کردند.»
مانرا گفت: «اگر همه حمله نمی کردن جنگ تمام می شد.»
قضیه گراناتیری ها که این جوری نبود. اونها از ترس شون حمله نمی کردند. افسراشون همه از خانواده های خوب بودند.»|
بعضی از افسراشون تک و تنها حمله کردند.» یه سرگروهبان دو تا افسر رو که از سنگر بیرون نمی رفتند با تیر زد.» بعضی از سربازا رفتند.»
وقتی می خواستند از هر ده نفر یه نفرو بگیرند، اونهایی رو که رفته بودند به خط نکردند.» |
پاسینی گفت: «یکی از اونهایی که دژبانها تیربارونشون کردند