صمیمانهی متقابل کارورزان است گرد هدفی مقدس و همگانی، و سپس کار بی پایان و منظم (مندیک) وازه شناسان آغاز خواهد شد در تدوین انبوه واژگان فراهم آمده که باید شناخته شوند، گروه بندی شوند و تدوین پابند که این ساده ترین بخش کار نخواهد بود.
بدیهی است که اگر چنین اقدام مهم و همگانی ای صورت بگیرد، نحوهی برخورد نویسندگان و هنرمندان نیز با آن تفاهم آمیز خواهد بود و نه جون برخورد نفابلی ای که هدایت مثلا با وازسازان فرهنگستان زمان خود داشت و در نهضت برخورد خود فرهنگ عوام را در مقابل فرهنگ اشرافی . شوینیستی فرهنگستان قرار می داد، که هر دو گونه ی آن برخوردها خالی از تعصب نبودند. همچنین برخورد عمومی نیز با زبانی که پویایی آگاهانه اش را با همیاری خود مردم آغاز کرده برخوردی تفاهم آمیز خواهد بود و رسانه های گروهی نیز ضمن ایفای نقش خود در رواج بخشیدن به قابلیت های تازهی زبان، با مقاومت پنهان و آشکار مردم مواجه نخواهند شد، چون آنچه به دست آمده و دارد ارائه می شود از بطن زندگی و خود مردم است، همان مردمی که زبان را در گویش های خود نگهداری و نقل کر نماند و آن را پالوده و پیراستهاند و گمان میکنم مردم کردزبان ایران خرسند خواهند شد که ببینند به جای کلمات «هدیه» و اخیرا اکادوه از وازی زیبای «دیداری که در زبان آنها رایج است بهره گیری می شود. می دانیم که گفته اند: «آرزو بر جوانان عیب نیست!، و من اکنون که این عبارات را دارم مینویسم چهل و چهار سال دارم و دیگر جوان نیستم؛ اما مگر انسان بعد از دوری جوانی نمیتواند آرزومند باشد؟ و مگر انسان بدون آرزوهای بزرگ می تواند این زندگی تحقیر شده را تحمل کند؟ و مگر غیر از این است که مردم در نهاد خود با آرزوهای بزرگ زندگی میکنند؟ از اینها گذشته ممکن است این آرزوها
بدیهی است که اگر چنین اقدام مهم و همگانی ای صورت بگیرد، نحوهی برخورد نویسندگان و هنرمندان نیز با آن تفاهم آمیز خواهد بود و نه جون برخورد نفابلی ای که هدایت مثلا با وازسازان فرهنگستان زمان خود داشت و در نهضت برخورد خود فرهنگ عوام را در مقابل فرهنگ اشرافی . شوینیستی فرهنگستان قرار می داد، که هر دو گونه ی آن برخوردها خالی از تعصب نبودند. همچنین برخورد عمومی نیز با زبانی که پویایی آگاهانه اش را با همیاری خود مردم آغاز کرده برخوردی تفاهم آمیز خواهد بود و رسانه های گروهی نیز ضمن ایفای نقش خود در رواج بخشیدن به قابلیت های تازهی زبان، با مقاومت پنهان و آشکار مردم مواجه نخواهند شد، چون آنچه به دست آمده و دارد ارائه می شود از بطن زندگی و خود مردم است، همان مردمی که زبان را در گویش های خود نگهداری و نقل کر نماند و آن را پالوده و پیراستهاند و گمان میکنم مردم کردزبان ایران خرسند خواهند شد که ببینند به جای کلمات «هدیه» و اخیرا اکادوه از وازی زیبای «دیداری که در زبان آنها رایج است بهره گیری می شود. می دانیم که گفته اند: «آرزو بر جوانان عیب نیست!، و من اکنون که این عبارات را دارم مینویسم چهل و چهار سال دارم و دیگر جوان نیستم؛ اما مگر انسان بعد از دوری جوانی نمیتواند آرزومند باشد؟ و مگر انسان بدون آرزوهای بزرگ می تواند این زندگی تحقیر شده را تحمل کند؟ و مگر غیر از این است که مردم در نهاد خود با آرزوهای بزرگ زندگی میکنند؟ از اینها گذشته ممکن است این آرزوها