نام کتاب: نونِ نوشتن
امروز چهارشنبه است ۱۳۶۳
/ ۲ / ۲۷ و سرانجام طلسم شکست و وزارت ارشاد اسلامی با انتشار رمان کلیدر موافقت کرد مشروط به این که در بارهای قسمت ها اندک دستکاری ای صورت بگیرد، که من موافقت کردم و از جنبه های منه به خشخاش گذاشتن که بگذریم، در موردهایی از پیشنهاد ایشان استقبال نیز کردم؛ چراکه ایراد مسندل و منطقی بود. به این معنا که به من گفته شد اگر میخواهی کتاب تو لب تاقچهی خانهی هر مسلمانی جای داشته باشد، و اگر میخواهی خواننده ی مسلمان با دیدمی خصمانه به اثر تو نگاه نکند، رعایت این نکات لازم است. و درست میگفتند؛ چون من علاقه مند منم که کارهایم بتوانند لب تاقچه های خانه های تمام مردم ایران جای داشته باشند و مانعی برای دست یافتن نرده های مردم به کتابی که از آن خودشان است وجود نداشته باشد. در عین حال باید قید کنم که رفتار مسئولان در آغاز - آخر یک سال از سپردن کتابها به ارشاد میگذرد - آمیخته به بدبینی و حتی می شود گفت أمیخته به خصومت بود، (شنیدم سرممیز پیشین به سالن سانسور وارد شده، کتاب را کوبیده روی میز و گفته است: یک شاهکار در این

صفحه 48 از 208