که بعد از قریب در سال جدا افتادن دست به کار نوشتن ادامهی آن شدم بر این گمان بودم که کار آن طی دو جلد یعنی یک مجلد پایان خواهد پذیرفت، اما در جریان نوشتن و پایان گرفتن دستنویس اول، با ارزیابی عینی سه جلد شد، حدود ۱۴۰۰ صفحه. بنابراین، قانع شدم که سه جلد را در دو مجلد بعد از بازنویسی به چاپ بسپارم (جلد پنجم به گمان خودم در ۵۹
/ ۹ / ۲۸ به پایان رسید، دست نویس اول. و جلد ششم - به گمان خودم در تاریخ ۱۳۶۰
/ ۹ / ۲۳ به پایان رسید، دستنویس اول. و جلد هشتم - به گمان خردم در تاریخ
۱۳۶۱ / ۴ / ۲۵ به پایان رسید، دست نویس اول). بنابراین، از شروع کار جلد پنجم در تاریخ نمیدانم اواخر ۵۷ یا اوایل ۵۸نا ۱۳۶۱
/ ۳ / ۲۵ سه جلد از نمای کلیدر را نوشتم و در این فاصله به جز نوشتن نمایشنامهی قنوس و چند مقاله کاری انجام ندادم و بیشتر وقتم صرف امور سندیکایی ننانر و درس هفته ای یک ساعت (1) در دانشکدهی دراماتیک شد. کاری ندارم، آنچه میخواهم برای خودم روشن کنم این است که در جریان بازنویسی کلبدر و
/ ۹ / ۲۸ به پایان رسید، دست نویس اول. و جلد ششم - به گمان خودم در تاریخ ۱۳۶۰
/ ۹ / ۲۳ به پایان رسید، دستنویس اول. و جلد هشتم - به گمان خردم در تاریخ
۱۳۶۱ / ۴ / ۲۵ به پایان رسید، دست نویس اول). بنابراین، از شروع کار جلد پنجم در تاریخ نمیدانم اواخر ۵۷ یا اوایل ۵۸نا ۱۳۶۱
/ ۳ / ۲۵ سه جلد از نمای کلیدر را نوشتم و در این فاصله به جز نوشتن نمایشنامهی قنوس و چند مقاله کاری انجام ندادم و بیشتر وقتم صرف امور سندیکایی ننانر و درس هفته ای یک ساعت (1) در دانشکدهی دراماتیک شد. کاری ندارم، آنچه میخواهم برای خودم روشن کنم این است که در جریان بازنویسی کلبدر و