تاریخ ۱۳۶۱
/ ۶ / ۲۹ ساعت ۳ بعد از نیمه شب آن را به پایان بردم، در محمودآباد آمل
بازنویسی جلد هفتم را دیشب ۱۴/۶۱N ساعت ۱۱ شب آغاز کردم و چون در جابه جایی تازه، هنوز میز تحریر ندارم، نتوانستم زیاد کار کنم. امشب هم ونتم صرف چیدن کتابها شد و نوشتن یادداشت جهان، وجود، عشق، که نشانی از علایق دیرینه ی فلسفی من است، گیرم نهمی تازه باشد بانیاشدار متوجه شدم که نزدیک به یک سال و نیم است در این دفتر یادداشتی ننوشته ام و پی بردم که این کار دو علت داشته است. اول این که از مسائل روز زده شدهام و دوم این که در تمام این مدت به سخت کوشی در کار نوشتن کلیدر بردمام بنابراین، زدگی از مسائل روز و روزمرگی مرا نسبت به -حنی نوشتن یادداشت، بی رغبت کرده است و یک بار دیگر هم بر خودم آشکار شد که من در حد روز و روزنامه هم مرد راغب سیاست نیستم. در مورد هنر و ادبیات هم اگرچه یکی دو گفتوگر داشته ام، اما گویا مجال نیافته ام به نوشتن یادداشتهایی به طور دقیق و منظم. اما می دانم که به طور پراکنده چیزهایی نوشته ام اینجا و آنجا که سعی خواهم کرد فراهم شان بیاورم در این دفتر و با ذکر تاریخ بازنویسی شان بکنم در اینجا. باری امروز پنجم مهرماه شصت و یک بودکه گذشت و اکنون ساعت ۳ : ۱۵ بعد از نیمه شب است که من به ظاهر دارم این چیزها را می نویسم، اما در باطن فکر بازنویسی جلد هفتم کلیدر را در
سردارم