نام کتاب: نونِ نوشتن
احساس میکنم از کتاب ها می ترسم. هر رنت خرد را در میان کتابها می بینم، با صراحت بی رحمانهای احساس نادانی می کنم. جملاهیهات! با این جهل نقل و انبوه، چگونه می توان زندگی کرد؟ چگونه می توان زندگی را شناخت و توجیه کرد؟ چگونه می توان در سرنوشت آن دخالت داشت؟
اگر انسان ایمان نداشته باشد، چه خواهد بود؟ لابد یک لاابالی؟! اما مگر ایمان چیست؟ ایمان یعنی باور. ایمان یعنی باور داشتن به ضوابطی خاص. اما کدام ضوابطی در دنیا هستند که تغییر ناپذیر باشند؟ هیچ چارچوبی نمی توان شناخت که دچار دگرگونی نشده باشد، یا نشود. و طبیعی است که با دگرگونی هر چهارچرب، باور نسبت به آن هم دچار دگرگونی می شود. با دگرگون شدن باور، ایمان هم دچار دگرگونی می شود. پس تنها می توان به دگرگونی باور داشت: دگرگونی؛ اما مفهومی که بار اعمار پیشین را با قطعیت با خود دارد، نمی تواند دماز واژهی دگرگونی بشود. و آن محض مطلق است. چون نفس دگرگونی، معارض با نفی تعصب است که آن هم گذراست و در نتیجه شاید

صفحه 18 از 208