نام کتاب: نونِ نوشتن
کلاس مخصوص به خود هستند، از آنجا که همواره همهی عناصر زیر فشار و تهدید و ارعاب اقتصاد - نکتطبی و البنه دولتی قرار دارند، مسائل و معضلات هم راه برون رفت منطقی خود را نمی یابند و در نتیجه، فشارها به درون فرد فرد مردم فشرده و متراکم می شود تا تبدیل شود به مواد و مصالح آنارشی و هرج و مرج و انفجارهای اجتماعی نابه بهانه ی آن و به جایش سرکوب و اختناق تحکیم یابد. در حفبنت نیروی جامعه در دورهی خنفان به دل و درونی روح جامعه رانده میشود تا وقتی لازم شد، در راستای منافع خاصی به صورت هرج و مرج آشکار شود و نجتی بابد تا بتوان از آن مایهی هرج و مرج کل دیکتاتوری تازه را ساخت، و جامعهی مامصداق این دور بسته ی تفرینی است. باری... من در آستانهی پایان جنگ، مقاله ای نوشتم به نام اصلح و جنگ، که ترجمهی انگلیسی آن در مجلهی لاین آمریکا چاپ شد و فارسی اش در مجلهی دنیای سخن، در ایران. البته روشنفکرنمایان دزد در فاصلهی اروپا - أمریکا، فارسی آن را خیانت در امانت - با پوند ناخن زدند و در یک نشریه ی فارسی زبان خارج از کشور چاپ کردند! نوشتن این مقاله یکی از کارهای نسبتا قانع کنندهی من برای خودم بود، و مجابی (دکتر جواد مجابی) سردبیر دنیای سخن بهم گفت که در شمال کشور به علت کمبود نشریه در روزنامه فروشی ها لابد این مقاله به صورت زیراکس دست دست می شده است. دیگر چه کردم ام؟ دیگر. دفتر یکم روزگار سپری شدهی مردم سالخورده را به پایان رسانیده ام که احتمالا در دو مجلد زیر چاپ خواهد رفت. در این رمان به شیوه و سیاق تازمای در بیان و بافت رسیده ام که ممارست آن چهار سال طول کشیده است بعد از ۱۳
. ۱۴ بار شروع و بازنویسی؛ و برای خودم جالب است که سرانجام به همان طرح و ترکیبی رسیدم که در نخستین

صفحه 151 از 208