اتوبوس دیگری خریده و آنها بین شان اختلاف افتاده است، و گفت که تلویزیون جمهوری اسلامی طرح را قبول کرده است. در جواب فرهنگ گفتم که با توجه به تجربه ی قبلی، تلویزیون نظرش این است که من نباید متن فیلمنامه، سریال با نمایشنامه ای بنویسم. و نیز توضیح دادم که جلو کار فیلمنامهی گاواره بان را هم گرفته است. و داستان فیلم نامهی گاواره یان هم از این قرار بود که درست بعد از انقلاب، تهیه کننده ای به نام آقای رضانورسنهفر به من مراجعه کرد و خواست که فیلمی برایش بسازم؛ گفتم من کارگردانی سینما نکرده ام مگر ساختن فیلمی مستند در سال ۵۴. ۱۳۵۱ در ناحیهی شهداد کرمان - اندوهجرد- برای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بهنام علی بر با همکاری مرحوم نصرت نوبدی و فیلمبرداری مهرداد فخیمی در زمانی کمتر از ۴۸ ساعت، دوربین روی دست مهرداد و ضبط صوت روی دست نصرت البته در همان زمان که خانم لیلی ارجمند فیلم را دیده بود، گفته بود این فیلم برای کنفدراسیون ساخته شده و به آقای نورسنه گفتم چنین کاری از من ساخته است به شرط آنکه، اولا فیلمبردار صبوری در اختبارم باشد، و دوم فردی آشنا به امور فنی سینمابر کار نظارت داشته باشد. نورسته قبول کرد و من داستان گاواره بان را به صورت فیلمنامه در آوردم، قراردادهای خودم و هنرپیشه ها را با او امضاء کردیم و او رفت دنبال کار. تا وقتی وزارت فرهنگ و هنر هم به کنترل کامل در آمد و زودتر از همه، بخش های ممیزی و کنترل و سانسور شروع به کار کرد. در عین حال من به نورمنه گفته بودم که ممکن است قبلم ما فروش بازاری نکند، اما ایشان دلگرم بود، چون مسئولین امر به او گفته بودند که در فیلم خوبی که ساخته شود، تهیه کننده اش میتواند پنج فیلم خارجی وارد کند و بفروشد تاجبران سرمایه گذاری اش برای