- پس نمی توانی نمک را پیدا کنی؟
- نه هیچ نمکی در ظرف دیده نمی شود.
- آب داخل ظرف را بچش. چه مزهای داد؟
- شور است.
- حالا کمی از آب وسط ظرف بچش، چه مزهای دارد؟
- آن هم شور است.
- آب ته ظرف چطور؟
- آن هم به همان شوری است.
این همه درس خوانده ای تا بتوانی با زبان ساده مسایل را توضیح دهی. خدا هم مثل همین نمک است. درست است که آن را نمیبینیم ولی مزه آن را حس می کنیم و پی می بریم که در آب حضور دارد.
علم و دانشی که یاد میگیری باید بتوانی به زبان همه فهم و قابل لمس به دیگران انتقال دهی. باید خودت را به دیگران نزدیک کنی. اگر دانش باعث دوری انسان ها از هم بشود باید آن را کنار گذاشت و به دنبال وسیله دیگری برای ارتباط انسانها باشی.
- نه هیچ نمکی در ظرف دیده نمی شود.
- آب داخل ظرف را بچش. چه مزهای داد؟
- شور است.
- حالا کمی از آب وسط ظرف بچش، چه مزهای دارد؟
- آن هم شور است.
- آب ته ظرف چطور؟
- آن هم به همان شوری است.
این همه درس خوانده ای تا بتوانی با زبان ساده مسایل را توضیح دهی. خدا هم مثل همین نمک است. درست است که آن را نمیبینیم ولی مزه آن را حس می کنیم و پی می بریم که در آب حضور دارد.
علم و دانشی که یاد میگیری باید بتوانی به زبان همه فهم و قابل لمس به دیگران انتقال دهی. باید خودت را به دیگران نزدیک کنی. اگر دانش باعث دوری انسان ها از هم بشود باید آن را کنار گذاشت و به دنبال وسیله دیگری برای ارتباط انسانها باشی.