نام کتاب: مثل یک ببر زندگی کن
تصویر آرامش

پادشاهی از هنرمندان کشورش خواست تا تصویری نقاشی کنند که نشان دهنده آرامش باشد. او جایزه بزرگی برای بهترین نقاشی تعیین کرده بود تا به بهترین نقاشی اهدا کند. نقاشی‌های زیاد برای او فرستادند. جنگلی در کمال زیبایی. رودخانه ای آرام، کودکانی که در ساحل بازی می کنند رنگین کمانی در آسمان آبی، قطرات شبنم روی گل و بسیاری دیگر.
پادشاه از میان آن تابلوها ابتدا دو تابلو را انتخاب کرد و بین انتخاب بهترین تابلو مردد بود. تابلو اول دریاچه ای بود آرام، آسمان آبی در بالای تابلو و کوه هایی در اطراف، تصویر کوهها در دریاچه منعکس بود. ابرهای سفیدی در آسمان، در کنار دریاچه کلبه ای قرار داشت که پنجره اش باز بود و از دودکش آن دود حاصل از پختن غذا بیرون می آمد.
تابلوی دوم کوهستانی را نشان می‌داد با قله‌هایی بلند و نوک تیز. آسمان تیره و پر از ابرهای سیاه بود. برق از میان ابرها می جهید . باران و تگرگ از آسمان می بارید. در شکاف یکی از صخره ها آشیانه پرستویی بود. پرنده با وجود آن هم ناملایمات طبیعت روی تخم هایش در لانه نشسته بود.
سرانجام پادشاه در میان شگفتی‌های همگان تابلوی دوم را انتخاب کرد.
او در مقابل سؤال آنها که علت را جویا بودند پاسخ داد:
آرامش را نمی‌توان در فضایی بدون دردسر و عاری از مزاحمت یافت. آرامش در جایی ارزش دارد که در سخت ترین شرایط و نامساعدترین وضعیت از درون انسان سرچشمه بگیرد.

صفحه 56 از 98