را سرمایه کن و با کاسبان بسپار. مزد مزدوران را نیکو ده و با چنین ایثاری آرامش خواهی یافت و خدایان و مردم این چنین قربانی را نیکوتر خواهند یافت.»
و بودا از سرزمینی به سرزمینی دیگر می رفت. علیه خرافات موعظه میکرد و مردم را به همدردی با یکدیگر فرامی خواند. شهرت بودا معاندان را علیه او برانگیخت و بر جانش قصد کردند.
استاد را به غاری تاریک راهنمایی کردند که در آن ماری زهردار میزیست. تمام شب بودا در غار ماند. و صبحگاهان که به سراغش رفتند او را در حال تفکر نشسته دیدند و مار زهرآلود را دیدند که با سر کفچه مانندش سایبانی برای او ساخته است.
معجزه های بسیاری از این قبیل به بودا نسبت می دهند. ولی بودا مخالف جادو، کف بینی ، طالع بینی و کلیه خرافات بود. به تنها نیروی جادویی که اعتقاد داشت، نیروی جادویی آدمی بود که میتواند به کمال انسانیت برسد.
گفتار بودا مردم را بیدار کرد و به خود، مؤمن ساخت و به آزادی و آزادگی سوق داد.
زندگی بودا از زبان زنش، باشوداران
من زن گو تاما و مادر فرزندش هستم. آوازه شهرت بودا به من رسید و آنگاه خبر آمد که به موطنش باز خواهد گشت و پیام خود را به گوش همشهریانش خواهد رساند.
و بودا از سرزمینی به سرزمینی دیگر می رفت. علیه خرافات موعظه میکرد و مردم را به همدردی با یکدیگر فرامی خواند. شهرت بودا معاندان را علیه او برانگیخت و بر جانش قصد کردند.
استاد را به غاری تاریک راهنمایی کردند که در آن ماری زهردار میزیست. تمام شب بودا در غار ماند. و صبحگاهان که به سراغش رفتند او را در حال تفکر نشسته دیدند و مار زهرآلود را دیدند که با سر کفچه مانندش سایبانی برای او ساخته است.
معجزه های بسیاری از این قبیل به بودا نسبت می دهند. ولی بودا مخالف جادو، کف بینی ، طالع بینی و کلیه خرافات بود. به تنها نیروی جادویی که اعتقاد داشت، نیروی جادویی آدمی بود که میتواند به کمال انسانیت برسد.
گفتار بودا مردم را بیدار کرد و به خود، مؤمن ساخت و به آزادی و آزادگی سوق داد.
زندگی بودا از زبان زنش، باشوداران
من زن گو تاما و مادر فرزندش هستم. آوازه شهرت بودا به من رسید و آنگاه خبر آمد که به موطنش باز خواهد گشت و پیام خود را به گوش همشهریانش خواهد رساند.