صدور دستور چند تایی از حیوانات زمزمهای سردادند، ولی نتیجه نداشت چون همه خوکها حتی سنوبال و ناپلئون، در این امر توافق نظر کامل داشتند و سکوئیلر مامور شد که توضیحات لازم را به سایرین بدهد. به صدای رسا گفت، «امیدوارم رفقا تصور نکرده باشند که خوکها این عمل را از روی خودپسندی و یا به عنوان امتیاز انجام میدهند. بسیاری از ما خوکها از شیر و سیب خوشمان نمی آید. و من به شخصه از آنها بدم می آید. تنها هدف از خوردن آنها حفظ سلامتی است. شیر و سیب (از طریق علمی به ثبوت رسیده رفقا) شامل موادی است که برای حفظ سلامتی خوک کاملا ضروری است. ما خوکها کارمان فکری است. تمام کار تشکیلات مزرعه بسته به ماست. ما شب و روز مواظب بهبود وضع همه هستیم. صرفا به خاطر شماست که ما شیر را مینوشیم و سیب را می خوریم. هیچ میدانید اگر ما به وظایفمان عمل نکنیم چه خواهد شد؟ جونز برمی گردد. بله، جونز برمی گردد!» و در حالیکه جست و خیز می کرد و دمش را می جنباند با لحنی تقریبا ملتسمانه فریاد کشید، «رفقا به طور حتم کسی بین شما نیست که طالب مراجعت جونز باشد!» اگر تنها یک موضوع بود که هیچ حیوانی در آن تردید نداشت عدم تمایل به بازگشت جونز بود. وقتی که مطالب به این شکل عرضه شد دیگر جای حرف نبود. اهمیت حفظ سلامتی خوکها هم که روشن و واضح بود، بنابراین بدون چون و چرا موافقت شد که شیر و سیبهای باد زده همچنین محصول اصلی سیب پس از رسیدن منحصرا مال خوکها باشد.