نام کتاب: غرور و تعصب
رفت.... حتی گل کفش برای مهمانی ندرفیلد را یک نفر دیگر برای شان آورد... الیزابت هم داشت صبر و حوصله اش تمام می شد، چون امکان آشنایی بیشتر با آقای ویکهام را کاملا از دست می داد. برای کیتی و لیدیا هم فقط فکر رقص روز سه شنبه باعث می شد که این جمعه و شنبه و یکشنبه و دوشنبه را تحمل کنند.

صفحه 99 از 431