فصل ۲
بعد از یک هفته اظهار عشق و نقشه کشیدن برای خوشبختی، با فرارسیدن روز شنبه آقای کالینز مجبور شد از شارلوت نازنین جدا شود. اما درد جدایی تخفیف پیدا می کرد، چون آقای کالینز آماده بردن عروسش می شد و امیدوار بود کمی پس از بازگشت بعدی اش به هرتفردشر، روزی را که قرار بود او خوشبخت ترین مرد عالم بشود تعیین کنند. با وقار و متانتی مانند قبل، از قوم و خویش های خود در لانگبورن خداحافظی کرد. برای قوم و خویش های قشنگ خود باز هم سلامت و سعادت آرزو کرد و به پدرشان نیز قول داد که نامه تشکر آمیز دیگری خواهد فرستاد.
دوشنبه بعد، خانم بنت با خوشحالی فراوان پذیرای برادر خود و همسرش شد که طبق معمول آمده بودند کریسمس را در لانگبورن بگذرانند. آقای گاردینر مرد باشعور و آقامنشی بود که چه از لحاظ ذاتی و چه از لحاظ اکتسابی خیلی از خواهر خود سر تر بود. خانم های ندرفیلد اگر آنجا بودند باورشان نمی شد مردی که از راه داد و ستد عمر می گذراند و مدام دوربر انبارهایش می پلکد این قدر با تربیت و مطبوع باشد. خانم گاردینر، که چندین سال جوان تر از خانم بنت و خانم فیلیپس بود، زن دوست داشتنی و فهیم و بانزاکتی بود و بچه های خواهر شوهرش در لانگبورن همه دوستش داشتند.
بعد از یک هفته اظهار عشق و نقشه کشیدن برای خوشبختی، با فرارسیدن روز شنبه آقای کالینز مجبور شد از شارلوت نازنین جدا شود. اما درد جدایی تخفیف پیدا می کرد، چون آقای کالینز آماده بردن عروسش می شد و امیدوار بود کمی پس از بازگشت بعدی اش به هرتفردشر، روزی را که قرار بود او خوشبخت ترین مرد عالم بشود تعیین کنند. با وقار و متانتی مانند قبل، از قوم و خویش های خود در لانگبورن خداحافظی کرد. برای قوم و خویش های قشنگ خود باز هم سلامت و سعادت آرزو کرد و به پدرشان نیز قول داد که نامه تشکر آمیز دیگری خواهد فرستاد.
دوشنبه بعد، خانم بنت با خوشحالی فراوان پذیرای برادر خود و همسرش شد که طبق معمول آمده بودند کریسمس را در لانگبورن بگذرانند. آقای گاردینر مرد باشعور و آقامنشی بود که چه از لحاظ ذاتی و چه از لحاظ اکتسابی خیلی از خواهر خود سر تر بود. خانم های ندرفیلد اگر آنجا بودند باورشان نمی شد مردی که از راه داد و ستد عمر می گذراند و مدام دوربر انبارهایش می پلکد این قدر با تربیت و مطبوع باشد. خانم گاردینر، که چندین سال جوان تر از خانم بنت و خانم فیلیپس بود، زن دوست داشتنی و فهیم و بانزاکتی بود و بچه های خواهر شوهرش در لانگبورن همه دوستش داشتند.