اعتراف خوبی برایشان بگیرم. این کار را می کنند؟
- فرد، حدس می زنم اگر بتوانیم اعتراف تمیزی بگیریم معامله صورت خواهد گرفت، اما ماجرا طوری شکل گرفته که دوست ندارم. اصلا خوشم نمی آید، و این عین واقعیت است. چرا باید بیشتر از این وارد ماجرا بشویم؟
- دلیل اول این است که دارند برای خانم ولز پاپوش میدوزند و... ال، کله ات را به کار بینداز، حتی اگر پلیس حالا فرستنده را پیدا نکند، دیر یا زود شرکت مخابرات آن را می یابد و ما واقعاً توی دردسر می افتیم. شرکت مخابرات دوباره موضوع جنایت را مطرح می کند. پیدا کردن فرستنده را به پلیس گزارش می دهد، حتی اگر چند ماه یا یک سال بگذرد. خب شانس اینکه رد مرا پیدا کنند کم است، اما هنوز شانس نجات و فرصت کافی دارم که موضوع را حل کنم. ال من در دفتر کارم هستم. در مورد زمان قتل و اینکه امروز بعد از ظهر در هتل مونرو دقیقا چه اتفاقی افتاده است، تحقیق کن. آن وقت بیا اینجا
کمی پس از ساعت دو صبح به سن فورد در خانه اش تلفن کردم. پرسید: آقای کلمبیا می دانید ساعت دقیقا چند است؟ شما...
- باید همین الان شما را ببینم، حدس می زنم می دانید استیون مسینی به قتل رسیده است؟
- پلیس به من خبر داده است. آنها نامه مرا همراه جسد پیدا کرده اند. اما هنوز نمی فهمم چرا شما...
- سن فورد، نیم ساعت دیگر شما را مقابل منزلتان سوار می کنم. منتظرم باشید! و قطع کردم
باجه ای که از آن تلفن می کردم، کمتر از یک مایل با خانه سن فورد فاصله داشت، بنابراین وقت زیادی داشتم. به همسر سابقم تلفن کردم و او
- فرد، حدس می زنم اگر بتوانیم اعتراف تمیزی بگیریم معامله صورت خواهد گرفت، اما ماجرا طوری شکل گرفته که دوست ندارم. اصلا خوشم نمی آید، و این عین واقعیت است. چرا باید بیشتر از این وارد ماجرا بشویم؟
- دلیل اول این است که دارند برای خانم ولز پاپوش میدوزند و... ال، کله ات را به کار بینداز، حتی اگر پلیس حالا فرستنده را پیدا نکند، دیر یا زود شرکت مخابرات آن را می یابد و ما واقعاً توی دردسر می افتیم. شرکت مخابرات دوباره موضوع جنایت را مطرح می کند. پیدا کردن فرستنده را به پلیس گزارش می دهد، حتی اگر چند ماه یا یک سال بگذرد. خب شانس اینکه رد مرا پیدا کنند کم است، اما هنوز شانس نجات و فرصت کافی دارم که موضوع را حل کنم. ال من در دفتر کارم هستم. در مورد زمان قتل و اینکه امروز بعد از ظهر در هتل مونرو دقیقا چه اتفاقی افتاده است، تحقیق کن. آن وقت بیا اینجا
کمی پس از ساعت دو صبح به سن فورد در خانه اش تلفن کردم. پرسید: آقای کلمبیا می دانید ساعت دقیقا چند است؟ شما...
- باید همین الان شما را ببینم، حدس می زنم می دانید استیون مسینی به قتل رسیده است؟
- پلیس به من خبر داده است. آنها نامه مرا همراه جسد پیدا کرده اند. اما هنوز نمی فهمم چرا شما...
- سن فورد، نیم ساعت دیگر شما را مقابل منزلتان سوار می کنم. منتظرم باشید! و قطع کردم
باجه ای که از آن تلفن می کردم، کمتر از یک مایل با خانه سن فورد فاصله داشت، بنابراین وقت زیادی داشتم. به همسر سابقم تلفن کردم و او