نام کتاب: صحبت شیطان
مضراب ارگ روشن می کرد به زبان آورد.
- دارم تصنیف اکویناس را می زنم. چه طور است؟
- نمی دانم. گوش نمیدادم.
- چی؟
- ممکن است یک لحظه به من گوش کنید؟
- شما حتی ضبط صوتتان را هم نیاوردید؟
تقریبا بلندتر از غرش ارگ فریاد میکشیدم: نه، ممکن است دیگر نزنید.
دستانش را از روی مضراب ارگ برداشت و دریچه ها و کلیدهای آن را تنظیم کرد.
- خبر بدی دارم.
- چه خبر بدی، آقای پاین؟
- با شخص صاحب نظری صحبت کردم. او معتقد است احتمال آنکه تامس اکونیاس چنین چیزی نوشته باشد، وجود ندارد.
- اوه؟
صورتش زیر آن نور ناپیدا بود و من نمی توانستم بفهمم عکس العملش چیست.
- طبق آن نوشته که منبع و سند شماست این قطعه در چهارمین روز از جشن تثلیث مقدس، یعنی چهار روز بعد از یکشنبه تثلیث نوشته شده است. در سال نگاری کلیسای کاتولیک تا همین اواخر، آن پنجشنبه، جشن عشای ربانی بود.
انتظار من که این خبر او را تکان دهد یا خرد کند بیهوده بود. وی بی حرکت و غرق در اندیشه نشست، رو به من کرد و پرسید:
- در هر صورت خبر را می نویسید؟ سرود بسیار زیبایی است.

صفحه 156 از 291