نام کتاب: زنان کوچک
فصل نهم

بیکاری و سرگرمی

پس از بازگشت مگ به خانه، چهار خواهر از بهار لذت بردند. آنها ساعتها پیاده روی می کردند و گلهای وحشی می چیدند. در باغ، هر یک باغچه ای برای خود داشت و هر گلی که مایل بود، میکاشت. آنها همراه لوری با قایقی به رودخانه می رفتند و در حقیقت لوری در فعالیتهایشان شریک می شد. روزهائی که باران می بارید برای روزنامه کوچک هفتگی مطالبی می نوشتند. جو، مطالب را تنظیم می کرد و مگ، شبهای شنبه آنها را در اتاقی که جو در طبقه بالا داشت بصدای بلند می خواند. بعد از مدتی به لوری نیز اجازه دادند که برای آن روزنامه مطالبی بنویسد و هنگام خواندن مطالب روزنامه در جمع آنان شرکت داشته باشد. پس از این امر، لوری تصمیم گرفت که آشیانه قدیمی پرنده. را به دفتر پست تبدیل کند. آشیانه، نزدیک دیواری بود که خانه های آنها را از هم جدا می کرد و از این رو، هر دو خانواده می توانستند از آن استفاده کنند. آنها همه چیز، مثلا شعر، بذرهای گل، نت آهنگ، نامه و کیک را برای یکدیگر پست می کردند. حتی آقای لاورنس پیر نیز در

صفحه 47 از 156