فصل بیست و ششم
دیدار در نیس
زمانی که بث در بستر مرگ به سر می برد، امی با عمه اش کارول در رم می زیست و لوری نیز نزد پدربزرگش بود. لوری ماهها کوشید تا در مورد امور تجاری کشتی ها که در آینده تصدی آن را به عهده می گرفت، مطالبی فرا بگیرد و هنگامی که دچار پریشانی خاطر گردید، آقای لاورنس احساس کرد زمان آن فرا رسیده که مدتی او را تنها بگذارد، از این رو گفت :
- لوری! وقتی از تو خواستم به همراه من بیائی گفتم زمانی طولانی در این جا اقامت نخواهی کرد و اکنون لازم است که تغییر آب و هوا بدهی. تا پاریس به همراه من بیا. من در آنجا نزد دوستانی زندگی خواهم کرد که از آن گونه افرادی نیستند که تو دوست داشته باشی و من گمان می کنم بهتر باشد که خودت به تنهائی به مسافرت ادامه دهی.
لوری گفت:
- هر طور شما مایل باشید آقا.
دیدار در نیس
زمانی که بث در بستر مرگ به سر می برد، امی با عمه اش کارول در رم می زیست و لوری نیز نزد پدربزرگش بود. لوری ماهها کوشید تا در مورد امور تجاری کشتی ها که در آینده تصدی آن را به عهده می گرفت، مطالبی فرا بگیرد و هنگامی که دچار پریشانی خاطر گردید، آقای لاورنس احساس کرد زمان آن فرا رسیده که مدتی او را تنها بگذارد، از این رو گفت :
- لوری! وقتی از تو خواستم به همراه من بیائی گفتم زمانی طولانی در این جا اقامت نخواهی کرد و اکنون لازم است که تغییر آب و هوا بدهی. تا پاریس به همراه من بیا. من در آنجا نزد دوستانی زندگی خواهم کرد که از آن گونه افرادی نیستند که تو دوست داشته باشی و من گمان می کنم بهتر باشد که خودت به تنهائی به مسافرت ادامه دهی.
لوری گفت:
- هر طور شما مایل باشید آقا.