داده اند روی مغز هر بچه ای به کار انداختن، این یا آدم را دیوانه می کند یا احمق. اگر آدم حسابی باشد یا تدریس را ول می کند یا دیوانه می شود و اگر حسابی نباشد کودن می شود. احمق می شود. من که به این نتیجه رسیده ام. معلم جبر که وقتی حرف می زد لق لق می خورد گفت:
- راجع به حمق که من خیالم راحت است. هر چه باید شده باشد، شده. من الان چهارده سال است درس می دهم. و اما به نظر من معلم ها را فقط در مقابل دو مرض باید بیمه کرد. در مقابل سل و در مقابل... دستش را به طرف پیشانی رنگ پریده ی بلندش برد و دو سه بار با انگشت به آن زد.
معلم نقاشی گفت:
- نه آقا. در مقابل حمق!
معلم شرعیات تکانی خورد و با لحنی تسلا دهنده گفت:
- فقط سخت نباید گرفت آقایان. عصبانی نباید شد. گور پدرشان خواستند بفهمند، نخواستند نفهمند. شماها جوانید و خیلی حرارت دارید. یک کمی پا به سن که گذاشتید و حرارتتان تمام شد کار درست خواهد شد. بی خود خیالتان را ناراحت نکنید.
معلم تاریخ شاید برای اینکه بحث را عوض کرده باشد گفت:
- من که اصلا بیمه نمی شوم. مرده شور! من خودم بیمه ی عمر شده ام. هجده سال دیگر بیست هزار تومان پول عمرم را هم از بیمه خواهم گرفت.
- یعنی تا هجده سال دیگر خیال داری زنده بمانی؟
از این شوخی کتاب دار همه خندیدند. حتی خود او هم خندید و مجلس از رسمیتی که به خود گرفته بود افتاد
- راجع به حمق که من خیالم راحت است. هر چه باید شده باشد، شده. من الان چهارده سال است درس می دهم. و اما به نظر من معلم ها را فقط در مقابل دو مرض باید بیمه کرد. در مقابل سل و در مقابل... دستش را به طرف پیشانی رنگ پریده ی بلندش برد و دو سه بار با انگشت به آن زد.
معلم نقاشی گفت:
- نه آقا. در مقابل حمق!
معلم شرعیات تکانی خورد و با لحنی تسلا دهنده گفت:
- فقط سخت نباید گرفت آقایان. عصبانی نباید شد. گور پدرشان خواستند بفهمند، نخواستند نفهمند. شماها جوانید و خیلی حرارت دارید. یک کمی پا به سن که گذاشتید و حرارتتان تمام شد کار درست خواهد شد. بی خود خیالتان را ناراحت نکنید.
معلم تاریخ شاید برای اینکه بحث را عوض کرده باشد گفت:
- من که اصلا بیمه نمی شوم. مرده شور! من خودم بیمه ی عمر شده ام. هجده سال دیگر بیست هزار تومان پول عمرم را هم از بیمه خواهم گرفت.
- یعنی تا هجده سال دیگر خیال داری زنده بمانی؟
از این شوخی کتاب دار همه خندیدند. حتی خود او هم خندید و مجلس از رسمیتی که به خود گرفته بود افتاد