نام کتاب: زن زیادی
سرخ کرده روی میز بود. و شیرین پلو و خاویار، چیزهایی بود که اصلا کسی نگاهشان هم نمی کرد. میز شام را به صورت T چیده بودند که درازای آن بیست و یک متر بود و عروس و داماد بالای میز، روی یک جفت صندلی خاتم کار اصفهان، نشسته بودند. شام را با سرود شاهنشاهی افتتاح کردند و از طرف نخست وزیر و رییس مجلس و خانواده های عروس و داماد نطق های غرای تبریک آمیز رد و بدل شد و همگی حضار، بارها از طرف دولت و ملت، به عروس و داماد و خاندان جلیل آن ها تبریک گفتند و جام های خود را به سلامتی آن ها نوشیدند. مجلس خیلی آبرومند برگزار شد. نه کسی مستی را از حد گذراند و نه حتی یک لیوان شکست. میز بزرگی که طرف چپ در ورود باغ گذاشته بودند، انباشته شده بود از هدایای مهمانان و دسته گل های بزرگ. در همان شب، دوستی های تازه به وجود آمد و کدورت های گذشته را در بشقاب ها و جام های همدیگر ریختند و خوردند و حتی استیضاحی که باید در اواخر همان هفته از دولت به عمل می آمد، در همان مجلس مسکوت ماند. فقط یک ناراحتی به جا ماند و آن این که همان شب خانه را دزد زد.

صفحه 42 از 161