منگوله ها می تواند با وزیر داخله مملکت جواله برود. درست است که این بار هم بی سر و صدا طلاق نزهت الدوله را گرفتند، ولی نشان های رنگ و وارنگ کار خودشان را کردند و مهر خانم نزهت الدله سوخت شد. خانم نزهت الدوله، گرچه از این تجربه هم آزموده تر بیرون آمد، اما ته دلش هنوز آرزوی آن افسر چشم آبی خوش هیکل و منگوله بسته را داشت و از این گذشته، هنوز در جست و جوی شوهر ایده آل خود بی اختیار بود، نقل همه مجالسی که او حضور داشت، خصوصیاتی بود که یک شوهر ایده آل باید داشته باشد. و چون این واقعه هم زودتر فراموش شد و خانم بزرگ ها و مادر شوهرهای فامیل، این بی بند و باری اخیر را هم از یاد بردند، کم کم در همه مجالس، از او به عنوان یک زن تجربه دیده و سرد و گرم چشیده یاد می کردند و عروس ها و دخترهای پا به بخت فامیل، پیش از آن که از مادر و خواهر خود چیزی بشنوند، به نصایح او گوش می دادند و با او به عنوان صاحب نظر در امور زناشویی مشورت می کردند راستش را هم بخواهید، خانم نزهت الدوله برای بدست آوردن چنین عنوانی جان می داد. او که از هم دندان شدن با زن های پیر پاتال خانواده وحشت داشت و نمی