نام کتاب: زن زیادی
ابروها و کنار دهانش، وقتی می خندد، اصلا تکان نمی خورد. ماهی پانصد تومان خرج «توالت »و «ماساژ»را که نمی شود با یک خنده گل و گشاد به هدر داد! باری موهایش را هفته ای یک بار رنگ می کند. الحق باید گفت که بناگوش وسیعی دارد و از آن بهتر گوش های بسیار ظریف و کوچکی. اما حیف که ناچار است یکی از این گوش های ظریف را فدای پیچ و تاب موهای خود کند. (فر) موهایش، از مسواکی که هر روز به دندان هایش می کشد مرتب تر است و درست است که گردنش کمی -البته باز هم بفهمی نفهمی- دراز است، ولی با دستمالی که به گردن می بندد، یا گردنبندهای پهنی که دو سه دور، دور گردن می پیچد، چه کسی می تواند بفهمد؟ باری، گرچه خانم نزهت الدوله کوچک ترین فرزند پدر و مادرش بوده است، ولی زودتر از خواهرهای دیگر شوهر کرده بوده و این روزها خودش هم افتخار آمیز اعتراف می کند که سر و گوشش حسابی می جنبیده است. شوهر یکی از خواهرهایش وزیر است و شوهر آن دیگری، چهار سال پیش، در تیمارستان، خودکشی کرد. خانم نزهت الدوله هنوز بیست سالش نشده بود که شوهر کرد. شوهرش عضو

صفحه 27 از 161