کارلا با یک نقاش اهل نیواورلینز مشورت کرده و آن نقاش شش رنگ را برای نقاشی خانه پیشنهاد کرده بود که عمدتا دارای زمینه های آبی، صورتی و سفید بودند. نقاشی خانه دو ماه طول کشید و پنج هزار دلار هزینه برداشت، که تازه باید ساعت های بی شماری را که کارلا و جیک صرف بالا رفتن از نردبان و تراشیدن رنگهای خشک شده از روی میله کرده بودند، به این صورت حساب اضافه می کردند. جیک بعضی از رنگ ها را نپسندید، اما هرگز جرأت نمی کرد از سلیقه زنش انتقاد کند.
خانه آنها مانند همه ساختمان هایی که به سبک معماری ویکتورین ساخته شده اند، به بینندگان اثری تحریک آمیز و محسور کننده داشت. کارلا از قبل از ازدواج سودای خرید آن را در سر می پروراند و هنگامیکه صاحب ملک در شهر ممفیس در گذشت، جیک و کارلا خانه را به قیمتی نا چیز خریداری کردند، چون غیر از آنها هیچکس علاقه ای به خرید آن نشان نمی داد. این خانه بیست سال خاکی و متروک مانده بود. کلانتون در مجموع سه بانک داشتو جیک مبلغ معتنابهی از دو بانک وام گرفت و خانه را در عرض سه سال تعمیر و نو سازی کرد. اکنون خانه در چنان وضعیتی بود که گاهی افراد غریبه به آنجا می آمدند تا از آن عکسبرداری کنند.
جیک از سومین بانک شهر هم اعتباری برای خرید اتومبیل گرفت و از آن پس تنها اتومبیل «ساب » در شهر کلانتون متعلق به جیک بریگانس بود. جیک شبنم روی شیشه ی جلوی ماشین را پاک کرد و در اتومبیل را باز نمود. ماکس هنوز هم پارس می کرد و با صدای خود پرندگان خوش الحانی را که بر شاخسار درخت افرای خانه