نام کتاب: زمانی برای کشتن
بی سیم مطلع شد که خبر چین او شخص مظنون را در آبجو فروشی هیوز پیدا کرده است. دو ماشین گشت دیگر هم از راه رسیدند، ولی موقتا دورتر از کافه ی فوق الذکر توقف کردند و در انتظار دستور شروع عملیات نشستند. هاستینگز پرسید: « از کجا اینقدر مطمئنید که ماجرا زیر سر کاب است؟ » « مطمئن نیستم، فقط حدس می زنم. دخترک از یک وانت با رینگ های براق و لاستیک های پهن اسپرت صحبت کرده بود. » « این مشخصات با حدود دو هزار خودرو تطابق دارد. » « بله، ولی تونیا چیزهای دیگری هم گفته. مثلا گفته که این وانت، زرد رنگ و نو بوده و به پنجره عقب آن یک پرچم بزرگ آویزان بوده است. » « پس حالا فقط با دویست خودرو سر و کار داریم. » « شاید هم کمتر. مگر چند آدم پست و رذل مانند کاب وجود دارد؟ » « با این حال اگر بیگناه باشد آن وقت چه؟ » « شک دارم که بیگناه باشد. » « حالا اینطور فرض کنیم. »

صفحه 24 از 765