می آید . این امر به اعتبار خود باقی است. حزب در همه وقت، حقیقت مطلق را در اختیار دارد و پیداست که مطلق هیچگاه تفاوتی با آنچه الآن هست، نمی توانسته است داشته باشد. در اختیار گرفتن گذشته، بیش از هرچیز بستگی به آموزش حافظه دارد. حصول اطمینان از اینکه تمام اسناد مکتوب با همرنگی حال همخوان است، صرفا یک عمل فنی است. به یاد آوردن این امر که رویدادها در هیئتی مطلوب روی داده اند نیز ضرورت دارد. و اگر ترتیب دوبارهی یادها یا تحریف اسناد مکتوب ضرورت دارد، پس فراموش کردن کردارها نیز ضرورت دارد. حقهی انجام این کار را مانند دیگر شیوه های ذهنی می توان آموخت. اکثریت اعضای حزب، و مسلما آدم های هشیار و همچنین همرنگها، آن را می آموزند. در زبان عتیق با صراحت کامل، به آن مهار واقعیت می گویند. در زبان جدید آن را دوگانه باوری مینامند، هرچند دوگانه باوری خیلی چیزهای دیگر را هم شامل می شود.
دوگانه باوری یعنی قدرت نگه داشتن دو باور متناقض در ذهن در آن واحد، و پذیرفتن هردوی آنها. انتلکتوئل حزب میداند که یادهایش در کدام جهت باید دگرگونه شود. بنابراین میداند که دارد به واقعیت حقه می زند. اما با تمرین دوگانه باوری خود را اقناع می کند که واقعیت نقض نشده است. این روند باید آگاهانه باشد، والا با دقت کافی انجام نمی گیرد. باید ناآگاهانه هم باشد، والا احساس جعل واقعیت، و بنابراین گناه، با خود به همراه می آورد. دوگانه باوری در بطن سوسیانگل نهفته است، چون کار اصلی حزب این است که، ضمن حفظ صلابت هدف که با صداقت کامل صورت میگیرد، از فریبی آگاهانه بهره جوید. گفتن دروغ از روی عمد و در همان حال از سر اخلاص به آن باور داشتن، به فراموشی سپردن هر واقعه ای که دست و پاگیر شده است و، آنگاه در صورت نیاز، بیرون کشیدن آن از وادی نسیان، انکار کردن وجود واقعیت عینی و در همه احوال به حساب آوردن واقعیت انکار شده - اینها همه ضرورت کامل دارد. حتی در به کار بردن واژهی دوگانه باوری تمرین دوگانه باوری لازم است. چرا که استعمال این واژه سبب می شود که آدم به تحریف واقعیت اذعان کند؛ با عمل
دوگانه باوری یعنی قدرت نگه داشتن دو باور متناقض در ذهن در آن واحد، و پذیرفتن هردوی آنها. انتلکتوئل حزب میداند که یادهایش در کدام جهت باید دگرگونه شود. بنابراین میداند که دارد به واقعیت حقه می زند. اما با تمرین دوگانه باوری خود را اقناع می کند که واقعیت نقض نشده است. این روند باید آگاهانه باشد، والا با دقت کافی انجام نمی گیرد. باید ناآگاهانه هم باشد، والا احساس جعل واقعیت، و بنابراین گناه، با خود به همراه می آورد. دوگانه باوری در بطن سوسیانگل نهفته است، چون کار اصلی حزب این است که، ضمن حفظ صلابت هدف که با صداقت کامل صورت میگیرد، از فریبی آگاهانه بهره جوید. گفتن دروغ از روی عمد و در همان حال از سر اخلاص به آن باور داشتن، به فراموشی سپردن هر واقعه ای که دست و پاگیر شده است و، آنگاه در صورت نیاز، بیرون کشیدن آن از وادی نسیان، انکار کردن وجود واقعیت عینی و در همه احوال به حساب آوردن واقعیت انکار شده - اینها همه ضرورت کامل دارد. حتی در به کار بردن واژهی دوگانه باوری تمرین دوگانه باوری لازم است. چرا که استعمال این واژه سبب می شود که آدم به تحریف واقعیت اذعان کند؛ با عمل