جاسوسی اش را بکنند، بی آنکه خودش بویی برد. هیچ یک از اعمال او مهر بی اعتنایی نمی خورد. دوستی هایش، استراحت هایش، رفتار او نسبت به زن و فرزندانش، حالت چهرهاش به هنگام تنهایی، کلماتی که در خواب به زبان می آورد، حتی حرکات نظرگیر اندامش، زیر ذره بین جاسوسی قرار میگیرد. علاوه بر تخلف واقعی، هرگونه مردم گریزی، ولو به اندازهی سر سوزن، هرگونه تغییر عادت، هرگونه شیوه رفتار عصبی که نشانی از جدال درونی داشته باشد، از ذره بین دستگاه جاسوسی پنهان نمی ماند. از هیچ سویی آزادی انتخاب ندارد. از سوی دیگر، کردار او به دست قانون یا هرگونه آیین نامه ی رفتاری مدون تنظیم نمی شود. در اقیانوسیه قانونی در کار نیست. اندیشه ها و کردارهایی که در صورت کشف مجازات مرگ از پی دارند، رسمة قدغن نیستند، و پاکسازی ها و بازداشت ها و شکنجه ها و به زندان انداختن ها و تبخیر کردنهای بی پایان، به جای اینکه مجازات جرم های مرتکب نشده باشند، شیوه هایی اند که با اعمال آنها افرادی که شاید در آینده مرتکب جرمی گردند، معدوم شوند. از عضو حزب خواسته می شود که نه تنها عقاید درست، بلکه غرایز درستی داشته باشد. بیشتر باورها و گرایش هایی که از او خواسته می شود، به صراحت بیان نمی شوند، و بدون آشکار ساختن تناقضات نهفته در سوسیانگل نمی توان آنها را بیان داشت. اگر او آدمی فطرت همرنگ (خوب اندیشنده در زبان جدید) باشد، در تمام اوضاع و احوال بدون اندیشیدن خواهد دانست که باور درست یا عاطفهی مطلوب کدام است. اما در هر صورت آموزش ذهنی پر طول و تفصیل که بار آن را در طفولیت به دوش می کشد و حول واژه های زبان جدید - توقف جرم، سیاه سفید، و دوگانه باوری - می چرخد، او را از ژرف اندیشیدن راجع به هر موضوعی نارضا و ناتوان می کند.
از عضو حزب انتظار می رود که ذرهای عاطفهی شخصی نداشته باشد و دمی از شوروشوق آسوده نباشد. فرض بر این است که مالامال نفرت دیوانه وار از دشمنان
خارجی و خائنان داخلی، و مالامال شوق به خاطر پیروزی پشت پیروزی باشد و در برابر قدرت و حکمت حزب خاکسار و متواضع. نارضایتی هایی که زندگی بی حاصل و تهی از دلخوشی او به بار می آورد، متعمدانه نمود خارجی می یابد و با
از عضو حزب انتظار می رود که ذرهای عاطفهی شخصی نداشته باشد و دمی از شوروشوق آسوده نباشد. فرض بر این است که مالامال نفرت دیوانه وار از دشمنان
خارجی و خائنان داخلی، و مالامال شوق به خاطر پیروزی پشت پیروزی باشد و در برابر قدرت و حکمت حزب خاکسار و متواضع. نارضایتی هایی که زندگی بی حاصل و تهی از دلخوشی او به بار می آورد، متعمدانه نمود خارجی می یابد و با