نام کتاب: خانه کج
قسمتی که آنها زندگی می‌کنند، کاملا جداست.
- رفتار او و آقای لارنس خیلی دوستانه است، نیست؟
ماگدا بی حرکت چشمهایش را به تاورنر دوخت و با وقار و سنگینی تمام گفت: فکر نمی‌کنم شما باید چنین چیزهایی از من بپرسید. براندا با همه دوستانه برخورد می‌‎کند. او خیلی دوست داشتنی است.
- از آقای لارنس بران خوشتان می آید؟
- خیلی بی سروصداست. خیلی مهربان و آن قدر آرام که حضورش را به سختی حس می کنید. من براستی او را کم دیده ام. . تدریسش رضایتبخش است؟
تصور میکنم هست. درست نمی دانم. فیلیپ کاملا راضی به نظر می‌رسد.
تاورنر سؤال تکان دهنده ای کرد: می بخشید که این سؤال را می کنم. به عقیده شما روابط عاشقانه ای بین آقای لارنس و خانم لئونیدز وجود دارد؟
ماگدا برخاست. با حرکتی اصیل و بزرگ منشانه گفت: هرگز رفتاری به این مفهوم ندیده ام . فکر نمی‌کنم شما می بایست چنین پرسشی از من بکنید. او همسر پدرشوهر من است.
در دل به او آفرین گفتم. سربازرس از جا برخاست و پرسید: یک سؤال درباره خدمتکاران؟ ماگدا پاسخ نداد.
تاورنر از او سپاسگزاری کرد و از در خارج شد.
سوفیا به گرمی به مادرش گفت: مادر خیلی خوب بازی کردی.
ماگدا رشته‌ای از موهایش را عقب زد و خود را در آینه نگریست و

صفحه 53 از 249