- هیچ وقت؟
- هیچ وقت ندیدهام بسته باشد.
- پس همه میتوانستهاند براحتی بین آن قسمت از خانه و این جا رفت و آمد کنند؟
- همین طور است. ساختمان مخصوص او فقط از آشپزخانه و محل خدمتکاران جدا است.
- شما چگونه از مرگ او آگاه شدید؟
- برادرم راجر که قسمت غربی طبقه بالای خانه را در اختیار دارد سراسیمه پایین آمد تا به من بگوید پدرم دچار سکته شده است. او گفت به سختی نفس میکشد و حالش بد است.
- شما چکار کردید؟
- فورا به دکتر تلفن کردم. هیچ کس به فکر نیفتاده بود این کار را بکند. دکتر بیرون رفته بود. برایش پیغام گذاشتم هرچه زودتر به اینجا بیاید و بعد به طبقه بالا رفتم.
- و سپس؟
- پدرم براستی بیمار بود. قبل از این که دکتر برسد درگذشت.
شور و حالی در لحن فیلیپ وجود نداشت.
- بقیه اعضاء خانواده کجا بودند؟
- همسرم در لندن بود. او کمی بعد از جریان برگشت. سوفیا هم در خانه نبود. گمان می کنم دو تا کوچکترها، آستین و ژوزفین در خانه بودند.
- امیدوارم سوء تفاهم نشود اگر بپرسم مرگ پدرتان چه اثری در وضع مالی شما می گذارد؟
- هیچ وقت ندیدهام بسته باشد.
- پس همه میتوانستهاند براحتی بین آن قسمت از خانه و این جا رفت و آمد کنند؟
- همین طور است. ساختمان مخصوص او فقط از آشپزخانه و محل خدمتکاران جدا است.
- شما چگونه از مرگ او آگاه شدید؟
- برادرم راجر که قسمت غربی طبقه بالای خانه را در اختیار دارد سراسیمه پایین آمد تا به من بگوید پدرم دچار سکته شده است. او گفت به سختی نفس میکشد و حالش بد است.
- شما چکار کردید؟
- فورا به دکتر تلفن کردم. هیچ کس به فکر نیفتاده بود این کار را بکند. دکتر بیرون رفته بود. برایش پیغام گذاشتم هرچه زودتر به اینجا بیاید و بعد به طبقه بالا رفتم.
- و سپس؟
- پدرم براستی بیمار بود. قبل از این که دکتر برسد درگذشت.
شور و حالی در لحن فیلیپ وجود نداشت.
- بقیه اعضاء خانواده کجا بودند؟
- همسرم در لندن بود. او کمی بعد از جریان برگشت. سوفیا هم در خانه نبود. گمان می کنم دو تا کوچکترها، آستین و ژوزفین در خانه بودند.
- امیدوارم سوء تفاهم نشود اگر بپرسم مرگ پدرتان چه اثری در وضع مالی شما می گذارد؟