نام کتاب: جین ایر
- «چطور ممکن است؟ من نمی فهمم.»
- «این خشونت نیست که به بهترین وجهی بر نفرت غلبه می کند - و مسلما انتقام نیست که جراحات را التیام می بخشد.»
- «پس چیست؟»
- «عهد جدید را بخوان، و ببین مسیح چه می گوید و چطور رفتار میکند، سخنان او را قانون خودت بدان، و رفتارش را سرمشق خودت قرار بده.»
- «او چه می گوید؟»
- «دشمنان خود را دوست بدارید. برای کسانی که به شما بد می گویند برکت بطلبید. با کسانی که از شما نفرت دارند و به شما کینه می ورزند مهربان باشید.»
- «در این صورت باید خانم رید را دوست بدارم، که نمی توانم این کار را بکنم برای پسرش، جان ، برکت بطلبم، که این کار برایم غیرممکن است.»
هلن برنز نیز به نوبه خود از من خواست راجع به این دو نفر و زندگی گذشته ام توضیح بدهم؛ و من با روش خاص خود داستان رنجها و عذابهایم، و هر چه روی دلم تلنبار شده بود را برای او شرح دادم. در اثناء شرح داستان خود، وقتی به هیجان می آمدم تلخ زبان و خشن می شدم و هر چه در قلب خود حس میکردم بدون رودربایستی و نرمش بر زبان می آوردم. هلن با شکیبایی تا آخر به حرفهایم گوش داد. انتظار داشتم که بعد از تمام شدن حرفهایم اظهارنظری کند اما چیزی نگفت.
بی صبرانه پرسیدم: «آیا خانم رید یک زن سنگدل نیست؟»
- «بدون شک نسبت به تو نامهربان بوده چون از رفتار تو بدش می آمده همانطور که دوشیزه اسکچرد از رفتار من بدش می آید، اما تمام رفتارهایی را که با تو داشته و حرفهایی را که به تو زده چقدر با دقت به خاطر داری؟ ظاهرا عجیب است که ستمکاری او چنین اثر عمیقی در قلب تو به جا گذاشته! هیچ نوع سوء رفتاری چنین آثاری در روح من باقی نمی گذارد. آیا خوشحال تر نمی شدی اگر سعی میکردی خشونت او، بد گوئیها و بدرفتاریهای او را فراموش کنی؟ زندگی به نظر من کوتاه تر از این است که آن را صرف کینه ورزی یا به خاطر سپردن بدیهای دیگران کنیم. ما متفقأ بار خطاها را

صفحه 75 از 649