نام کتاب: برادران
مدت ? دقیقه آرون لیک پدر چینی ها را در آورد. اتهامات فراوان زد و چهره چین را پر از لکه های ریز و درشت کرد؛ آنها را غارتگر اسرار خواند و تأکید کرد که به طرز بی سابقه ای مشغول تقویت تجهیز نیروهای نظامی خود هستند. این استراتژی از تدی بود. برای ترساندن رأی دهندگان آمریکایی، از چینی ها استفاده کن، نه از روسها. هیچ اشاره ای به روسیه نکن. نمایش اصلی را به ستاد انتخاباتی بسپار. برنامه سخنرانی لیک کامل بود؛ در لحظه ای که به اوج رسید، پایگاه نزدیک بود از جا کنده شود. وقتی قول داد که در چهار سال اول زمامداریش بودجه نظامی را دو برابر خواهد کرد، چهار هزار کارمند پایگاه که هلیکوپترهای نظامی تولید می کردند خروش و ولوله ای به راه انداختند، انفجاری از جنون روی داد. تدی با خونسردی تمام به نمایشی که ساخته بود نگاه می کرد و غرق در غرور شده بود. قرار بر این بود که با سرزنش و تمسخر کنوانسیون احزاب در نیوهامپشایر تئاتری دیدنی به راه بیفتد. در نیوهامپشایر نام لیک در فهرست کاندیدها دیده نمی شد. و او اولین کاندیدایی بود که آن را مایه افتخار خود می دانست. با صدای بلند به این نکته اشاره کرد و گفت: «کی به نیوهامپشایر نیاز دارد؟ بقیه کشور به من رأی می دهند.» در میان کف زدنهای رعد آسای حاضران، لیک سخنرانی خود را تمام کرد و دست هایی را که به سویش دراز می شدند فشرد. خبرنگاران سی.ان.ان فورة به استودیو بازگشتند و در یک برنامه ?? دقیقه ای آنچه را که شاهد بودند برای بینندگان خود تعریف کردند. تدی دکمه معروفش را فشار داد. پرده عوض شد. گفت: «اولین مرحله انجام شد، اولین قدم.» این یک برنامه تلویزیونی بود، یک برنامه تبلیغاتی که برای حمایت از لیک ساخته بودند. گذری داشت بر ژنرال های بلندپایه چینی، که از مکان بالای خود به رژه نیروهای مسلح نظاره می کردند؛ سیل اسلحه سنگین، می غرید، پیش می آمد و میگذشت. صدای موقر و خوش آهنگ گوینده می گفت: «شما فکر می کنید این دنیا جای امنی است؟» بعد تصویر مردان دیوانه جهان امروز ظاهر

صفحه 66 از 424