ترامبل برای تمام زندانیان مکانی مفرح بود. با تمام آنها یکسان رفتار می شد. همه با هر جرمی که مرتکب شده بودند حق داشتند از امکانات موجود استفاده کنند. هشت درصد از زندانیان به خاطر خلاف ها و جنایات مرتبط با مواد مخدر محکوم شده بودند. چهل درصد دزد بانک بودند؛ گرچه کسی را نکشته بودند، ولی از هیچ مقامی هم باک نداشتند. بقیه محکومان یقه سفید و شیکی بودند که در میان آنان همه جور آدمی دیده می شد، از آفتابه دزدها تا دکتر فلوید. دکتر فلوید از زندانیان معروف ایالت بود، جراحی بزرگ و کاردان، که با انواع دسیسه ها و کلاهبرداری های عجیب و اغلب با جراحی های مشکوک توانست از کلینیک تخصصی خود در طول ?? سال ? میلیون دلار به جیب بزند.
ترامبل خشونت را به هیچ وجه تحمل نمی کرد. نشانه رویدادهای بد و تهدید به ندرت مشاهده می شد. قوانین فراوانی وجود داشت. مقررات به خوبی اجرا می شد و کارمندان دفتری و دبیرخانه و مأموران و نگهبانان برای اجرای اصول انضباطی دردسر چندانی نداشتند.
زندانیان ترامبل سعی داشتند ثابت کنند که لیاقت و ظرفیت این امکانات رفاهی را دارند؛ این یک سیاست فدرال بود.
از کارهای جنایی و جرم هایی در این ردیف، در داخل زندان خبری نبود، تا این که جوروی اسپایسر آمد. قاضی اسپایسر، قبل از تعلیق و سقوط شغلی، چیزهای عجیب و جالبی درباره کلاهبرداری های آنگولا شنیده بود. آنگولا نام مستعار یکی از مقامات قضایی ایالت لویزیانا بود که با سوء استفاده از موقعیت خود در معاملات مشکوکی شرکت کرده بود. چند تن از زندانیان زمینه های تاریک جنسی مهمی داشتند و قبل از این که گرفتار شوند، از قربانیان خود مبلغی در حدود ??? / ??? دلار تیغ زده بودند. اسپایسر قاضی بخش کوچکی بود، بخشی روستایی نزدیک سرحد لویزیانا. هرگز در خواب هم نمی دید که روزی از ماجرای آنگولا تقلید کند. اما یکروز در زندان فدرال از خواب برخاست و دید که کار از کار گذشته است. تصمیم گرفت، هرچه اطلاعات دارد روی هم بریزد و از آدم هایی که می شناسد