نام کتاب: باخت پنهان
گفت: «فکر می کنم شما پاسپورت بریتانیایی دارید، سنیور کوییگلی؟» «بله» | و ویزای آمریکایی؟» | بله. لازم است گاه گاه به محل روزنامه ام در نیویورک سربزنم.»
طبعا می دانید که ماه بعد پرزیدنت کارتر و ژنرال توریخوس معاهده کانال را امضا خواهند کرد، و از آن پس قسمت عمده منطقه آمریکایی در دست ما خواهد بود.»
ژنرال شما کاری کرده کارستان، تبریک می گویم.»
خیلی مهم است که پیش از امضای معاهده در واشنگتن هیچ اتفاق احمقانه ای رخ ندهد. ما آنجا دشمنانی داریم. مطمئنم که این را درک می کنید.)
«البته.))
با وجود این، من به نوعی احساس مسئولیت می کنم. اگر اتفاقی برای این پسر افتاده، می شود گفت که به اصطلاح، پدرش تا حدودی مسئول بوده. اما من و شما هم مسئولیت داریم.»
من مسئول هیچ چیز نیستم.»
احتمالا شما گاهی به پدرش پولی می پرداختید، و همان طور که حتما شما هم می دانید، من هم به او پول می دادم.» -
دوست دارم که از آقای اسمیت به عنوان پدر او نام نبرید.»
«متأسفم، ما هردومان اندکی بی دقتی میکنیم. اسم واقعی آقای اسمیت البته براون بوده.)
به هر حال، نگرانی در کجاست، جناب سرهنگ؟ جیم احتمالأ الآن در حال پرواز به سوی لندن است. به من گفت که ممکن است به خانه اش برگردد. اسمیت برایش بلیت گذاشته بود.»

صفحه 191 از 196